1
00:00:00,780 --> 00:00:02,180
- زانو بزن.
- نه.
2
00:00:03,780 --> 00:00:04,980
خواهش میکنم، منو نکُش.
3
00:00:05,220 --> 00:00:07,900
شنبه ساعت 12:30 ظهر
4
00:00:08,860 --> 00:00:10,020
بهم نگاه نکن
5
00:00:12,700 --> 00:00:13,580
بهم نگاه نکن
6
00:00:14,180 --> 00:00:16,020
- لطفاً، منو نکُش.
- میگم بهم نگاه نکن!
7
00:00:16,100 --> 00:00:17,820
بهم نگاه نکن لعنتی
8
00:00:33,100 --> 00:00:34,300
این دیگه چی بود؟
9
00:00:34,460 --> 00:00:36,820
26 ساعت پس از شروع سرقت
10
00:00:36,900 --> 00:00:38,020
چه اتفاقی افتاد؟
11
00:00:38,100 --> 00:00:39,380
آروم باشین، یا خدا!
12
00:00:39,460 --> 00:00:41,740
آروم باشین. یه کمی قوی باشین بابا
13
00:00:41,820 --> 00:00:45,420
وگرنه نمیتونیم از اینجا زنده
خارج بشیم، خب؟ یه کمی جسارت داشته باشین
14
00:01:05,620 --> 00:01:06,580
ممنون
15
00:01:06,900 --> 00:01:08,100
صداتو ببر، خفه شو
16
00:01:08,180 --> 00:01:09,060
- ممنون.
- میگم صداتو ببر.
17
00:01:09,420 --> 00:01:12,380
ممنون. بگو من کُشتی و از شَرّ
جنازهـمم خلاص شدی.
18
00:01:12,460 --> 00:01:14,340
- من قایم میشم.
- کجای میخوای قایم بشی؟
19
00:01:14,500 --> 00:01:15,620
توی گاوصندوق شمارۀ 2.
20
00:01:16,020 --> 00:01:19,540
فقط با اثر انگشت من باز میشه. هیشکی نمیتونه
بیاد داخل. قایم میشم. بهشون بگو منو کُشتی
21
00:01:19,600 --> 00:01:21,920
- بهشون بگو.
- یه قطره خونم اینجا نریخته
22
00:01:21,980 --> 00:01:24,700
- حتی یه قطره خونم اینجا نریخته.
- به اینجام شلیک کن، زود باش.
23
00:01:24,780 --> 00:01:26,620
- به دستم شلیک کن.
- چرت و پرت نگو.
24
00:01:26,700 --> 00:01:28,300
- بهم شلیک کن.
- بیخیال بابا.
25
00:01:28,380 --> 00:01:29,580
- به شونهـم شلیک کن
- شونهـت؟
26
00:01:29,660 --> 00:01:30,760
به شونهـم شلیک کن.
27
00:01:30,840 --> 00:01:33,520
شونهـت به ریههات خیلی نزدیکه.
نمیتونم یه همچین کاری کنم.
28
00:01:33,540 --> 00:01:35,740
به رانـم شلیک کن، خونریزیـشم زیاده.
قبلاً دیدم.
29
00:01:35,820 --> 00:01:38,980
داداشم با یه تیکه آهن زخمی شده بود و کلی
خونریزی کرده بود. زود باش. بیا.
30
00:01:42,660 --> 00:01:44,180
اگه خواستی دستمو گاز بگیر.
31
00:02:09,400 --> 00:02:10,720
دو تا شلیک...
32
00:02:12,720 --> 00:02:16,160
هدفگیریـت بد شده یا
مو بلوندها دستپاچهـت میکنن
33
00:02:17,000 --> 00:02:19,360
اگه زانوت رو بگیره و اصرار
کنه که نکُشیش،
34
00:02:19,440 --> 00:02:20,520
دیگه کارِ راحتی نیس.
35
00:02:22,240 --> 00:02:23,640
چرا خودت نکشتیش؟
36
00:02:27,000 --> 00:02:28,560
خیلی اشغالی.
37
00:02:28,800 --> 00:02:31,680
نمیخوای دستاتو به خون آلوده کنی،
به جاش دستای منو به خون آلوده میکنی.
38
00:02:32,960 --> 00:02:35,720
اگه یه بار دیگه بهم دست بزنی، مُردی.
39
00:02:39,560 --> 00:02:43,560
توی زیرزمین یه مخزن زغالسنگ هست،
بذارش داخل اونجا.
40
00:02:46,120 --> 00:02:48,840
بعدشم اینجا رو تمیز میکنی.
41
00:03:02,864 --> 00:03:05,264
♪ اگه باهات بمونم ♪
42
00:03:05,288 --> 00:03:07,488
♪ اگه اشتباه انتخاب کنم ♪
43
00:03:07,612 --> 00:03:10,112
♪ اصلاً واسم مهم نیست ♪
44
00:03:12,636 --> 00:03:14,936
♪ اگه قرار باشه الان ببازم ♪
45
00:03:14,960 --> 00:03:17,060
♪ ولی بعداً بِبَرم ♪
46
00:03:17,484 --> 00:03:20,984
♪ این تموم چیزی میشه که میخوام ♪
47
00:03:21,608 --> 00:03:26,108
♪ اصلاً واسم مهم نیس ♪
48
00:03:27,132 --> 00:03:29,632
♪ راهمو گُم کردم ♪
49
00:03:30,956 --> 00:03:35,456
♪ اصلاً واسم مهم نیس ♪
50
00:03:42,080 --> 00:03:43,880
♪ وقتمو هدر دادم ♪
51
00:03:43,904 --> 00:03:48,404
♪ ولی زندگیم همچنان ادامه داره ♪
52
00:03:49,328 --> 00:03:51,828
خانۀ اسکناس
53
00:04:20,080 --> 00:04:21,040
"پاولا"؟
54
00:04:21,180 --> 00:04:22,900
کجایی، "پاولا"؟
55
00:04:23,580 --> 00:04:24,900
"پاولا"، عزیزم.
56
00:04:26,820 --> 00:04:27,860
"پاولا"...
57
00:04:33,580 --> 00:04:35,940
الان دیگه توی "آلماسان" زندگی نمیکنم،
الان "مادرید" هستم.
58
00:04:36,860 --> 00:04:39,940
اتوبوسی که میره پایینشهر شمارۀ 21ـه.
59
00:04:40,980 --> 00:04:43,580
دو تا دختر دارم.
کلیدها توی کشویِ داخلِ سالنـه.
60
00:04:43,740 --> 00:04:45,900
من با "راکل" و "پاولا" زندگی میکنم.
برادرم مریضه.
61
00:04:46,060 --> 00:04:48,500
کلیدها توی...
من دو تا دختر دارم. "راکل"...
62
00:04:48,660 --> 00:04:50,260
"پاولا" لوس و خودخواهـه
63
00:04:50,420 --> 00:04:53,100
پدر "پاولا" قرارِ منع گرفته
64
00:04:53,620 --> 00:04:56,620
هیچ موقع نذار "پاولا" با پدرش
جایی بره.
65
00:05:17,580 --> 00:05:18,540
الو؟
66
00:05:19,420 --> 00:05:22,740
"پروفسور"، اون یک ساعتی که
بهتون وقت داده بودم به سر رسیده
67
00:05:23,300 --> 00:05:25,180
باید بدونم میخواید تسلیم بشید یا نه
68
00:05:26,140 --> 00:05:28,740
وقتی که بچه بودین،
چه بازیهایی توی زمین بازی میکردین؟
69
00:05:33,460 --> 00:05:35,180
طناب میزدم...،
70
00:05:35,820 --> 00:05:38,180
پرتاب قوطی با چوب، بازی الاغ و...
71
00:05:39,900 --> 00:05:42,340
کفشدوزکـم بازی میکردم.
اتفاقاً بازیـمم خیلی خوب بود
72
00:05:42,620 --> 00:05:44,380
منم دزد و پلیس بازی میکردم
73
00:05:44,860 --> 00:05:46,040
بازیش براتون آشنا نیس؟
74
00:05:46,140 --> 00:05:48,500
بعضیهامون مجبور بودیم پلیس باشیم
و بقیه رو بگیریم
75
00:05:48,580 --> 00:05:52,060
و وقتی هم دزد رو میگرفتیم، دیگه گرفته بودیمش،
ولی هیچ موقع یادم نمیاد که حتی یه بچه
76
00:05:52,140 --> 00:05:56,020
توی اون زمین بازی قبل از این که گرفته بشه،
خودشو تسلیم کنه
77
00:05:56,660 --> 00:06:00,260
خب قرار نیس اون بچهای که توی زمین مدرسه
بازی میکنه این ریسک رو بکنه که
78
00:06:00,340 --> 00:06:01,580
بین 8 تا 16 سال بره زندان.
79
00:06:02,180 --> 00:06:04,700
درست میگید.
شما دقیقاً درست میفرمایید.
80
00:06:04,780 --> 00:06:06,940
برای همینم من از دوستام پرسیدم
81
00:06:07,660 --> 00:06:09,600
رأیگیری هم کردیم، و میدونید
نتیجهـش چی شد؟
82
00:06:10,700 --> 00:06:12,220
ما آدمای بلندپرواز و خیالبافی هستیم
83
00:06:12,300 --> 00:06:15,260
نهایتاً تصمیمـمون این بود که
اصلاً زندان نریم.
84
00:06:21,180 --> 00:06:23,700
سلام، "راکل" هستم.
الان نمیتونم جوابتون رو بدم.
85
00:06:23,780 --> 00:06:26,420
اگه کار ضروریای دارید،
بعد از شنیدن بوق پیام بذارین.
86
00:06:27,820 --> 00:06:30,740
کلی آدم دارن زجر میکشن،
میخواین چه کار کنین؟
87
00:06:31,220 --> 00:06:32,580
یه کاغذ و خودکار بردار.
88
00:06:34,380 --> 00:06:35,620
به یه کامیون نیاز دارم
89
00:06:35,780 --> 00:06:38,340
میخوام ده چرخ (3 محور) باشه،
یه تریلر 18 تُنی هم همراهش باشه
90
00:06:38,420 --> 00:06:41,500
دو تا تانکر هم همراهش باشه،
که داخلشون گاز پروپان باشه که اسکورتش کنن
91
00:06:41,580 --> 00:06:44,500
و یه کَشتی "مالایکا" با
پرچم "سنت وینسنت و گرنادینها" هم میخوام
[کشوری جزیرهای در دریای کارائیب]
92
00:06:44,580 --> 00:06:47,680
کَشتیای که خواستم واسهـتون آشنا نبود؟
همونیـه که 9 ماه پیش با 2800 کیلو
93
00:06:47,760 --> 00:06:48,840
کوکائین مصادره شده بود.
94
00:06:49,020 --> 00:06:51,060
توی بندر نظامی "فِرول" لنگر انداخته
95
00:06:51,420 --> 00:06:54,060
سخته که درخواستهاتون رو بتونیم عملی کنیم
96
00:06:54,740 --> 00:06:57,780
هم به خاطر مسائل منطقهای...،
هم به خاطر مسائل امنیتی...
97
00:06:59,100 --> 00:07:00,340
تصور کن که
98
00:07:01,820 --> 00:07:06,580
یه ساختمونی فرو میریزه
و 67 نفر هم داخل اون ساختمونن
99
00:07:08,420 --> 00:07:10,980
تا چه حد میتونن مقدماتی رو فراهم کنن
که بتونن جون اون افراد
100
00:07:11,060 --> 00:07:14,340
بیگناه رو نجات بدن؟
بازرس، بذار واضح بگم.
101
00:07:15,180 --> 00:07:19,300
شما فقط دو گزینه دارید.
یک: ما رو مجازات کنید.
دو: زندگی افراد رو نجات بدین.
102
00:07:19,380 --> 00:07:21,660
و متأسفانه نمیتونید هر دو گزینه رو
با همدیگه انتخاب کنید
103
00:07:22,500 --> 00:07:24,460
شما یک پیام جدید دارید
104
00:07:24,540 --> 00:07:26,340
مامان، تازه کارم تموم شده. دارم میام خونه.
105
00:07:26,820 --> 00:07:29,180
برای تماس، عدد 1 را وارد کنید.
106
00:07:31,740 --> 00:07:33,220
یه چیزی رو بهتون قول میدم.
107
00:07:39,460 --> 00:07:41,060
اگه تصمیم بگیرید که
ما رو مجازات نکنید،
108
00:07:41,140 --> 00:07:43,820
اون 67 گروگان رو در بهترین شرایط
سلامتی تقدیمـتون میکنم
109
00:07:43,900 --> 00:07:46,140
البته وقتی که ما روانۀ آبهای آزاد
بینالمللی شده باشیم
110
00:07:46,220 --> 00:07:48,340
و بهتون اطمینان میدم،
انتخاب اولم یه چنین چیزی نبوده
111
00:07:48,420 --> 00:07:50,900
از دریا، ماهی و ماسۀ روی ساحل متنفرم
112
00:07:51,580 --> 00:07:54,260
ولی زندگی همیشه راه آسونی برای
انتخاب کردن واست نمیذاره، اینطور نیس؟
113
00:08:00,780 --> 00:08:04,180
امروز صبح یه پیامی رو از طرف دخترم
از اون گوشی گرفته بودم
114
00:08:04,260 --> 00:08:08,900
من نمی... من مادر "راکل موریو" هستم
و هیچجوری نمیتونم پیداش کنم.
115
00:08:09,180 --> 00:08:12,100
خواهش میکنم، میدونید کجاس؟
خیلی ضروریـه.
116
00:08:15,620 --> 00:08:18,700
اون کامیونی که میخوان رو واسهـشون
میاریم که از اون تلۀ موش بِکِشیمشون بیرون
117
00:08:18,780 --> 00:08:21,320
اگه بهشون میدون بدیم، مقابله کردن باهاشون
واسهـمون راحتتر میشه
118
00:08:21,340 --> 00:08:23,100
بیاین ماشینا رو با گاز مخدر
آمادهـشون کنیم
119
00:08:23,180 --> 00:08:25,540
- اونا نمیخوان بیان بیرون.
- از کجا میدونی؟
120
00:08:25,580 --> 00:08:28,580
اونا اون گاوصندوق رو باز کردن،
ولی پولهاش رو نمیخواستن.
121
00:08:29,980 --> 00:08:31,500
منتظر پلیس موندن.
122
00:08:33,700 --> 00:08:34,580
شلیک کردن.
123
00:08:35,580 --> 00:08:38,000
دو تا کیف رو انداختن روی زمین،
که خیلی اتفاقی کیفها باز بودن
124
00:08:38,080 --> 00:08:40,320
طوری که اسکناسها توی خیابون پخش میشدن
125
00:08:41,580 --> 00:08:43,540
- خب؟
- میخواستن اینطور نشون بدن که گیر افتادن
126
00:08:43,620 --> 00:08:45,460
تا بتونن دو روز واسه مذاکره کردن وقت بگیرن
127
00:08:45,620 --> 00:08:47,380
ولی از عمد داخل هستن
128
00:08:47,460 --> 00:08:50,820
با یه مسلسل "براونینگ"،
لباس قرمز، ماسک و همه چی.
129
00:08:53,100 --> 00:08:55,900
اونا خودشون آژیر رو 2 ساعت بعد از اینکه
وارد شدن به کار انداختن
130
00:08:56,060 --> 00:08:58,220
بعد از اینکه گاوصندوق رو باز کردن
این کارو انجام دادن
131
00:08:58,300 --> 00:09:01,860
اونا از پول یه جوری استفاده کردن که انگار میخوان
یه دزدی انجام بدن، ولی قضیه عادی نبود
132
00:09:01,940 --> 00:09:03,620
وقتی وارد شدن که دختر سفیر داخل بوده
133
00:09:03,700 --> 00:09:05,800
واسه همینه این مَرده بدون
تردید و تأمل حرفاشو میزنه
134
00:09:05,860 --> 00:09:08,740
همهچی رو تحت کنترل داره، چون میدونه
همه چی طبق برنامه داره پیش میره
135
00:09:08,740 --> 00:09:11,860
چه برنامهای میتونه بهتر از دزدیدن
8 میلیون از گاوصندوق و فرار کردن باشه؟
136
00:09:15,420 --> 00:09:17,660
دارن پول بدون علامت خودشون رو چاپ میکنن!
137
00:09:22,420 --> 00:09:24,660
- همینجاس دیگه، درسته؟
- آره، وایسا.
138
00:09:24,740 --> 00:09:25,860
مواظب باش.
139
00:09:31,460 --> 00:09:33,860
- چرا کار نمیکنه پس؟
- انگشتم تمیز نیست.
140
00:09:34,540 --> 00:09:36,340
الان اینم مثل اون یکی باز شدنش
تأخیر میخوره؟
141
00:09:36,420 --> 00:09:37,300
نه.
142
00:09:42,620 --> 00:09:44,140
- حله.
- بیا.
143
00:10:10,500 --> 00:10:12,380
- نمیتونی وارد بشی.
- یه تماس تلفنی برای بازرس
144
00:10:12,460 --> 00:10:14,260
"موریو" دارم، "راکل موریو".
145
00:10:14,860 --> 00:10:17,180
- باشه.
- ضروریـه و شخصیـه.
146
00:10:19,140 --> 00:10:21,380
- فوریـه.
- برو جلو.
147
00:10:24,020 --> 00:10:25,860
- ممنون.
- دستاتو باز کن.
148
00:10:34,820 --> 00:10:36,180
باهام بیا
149
00:10:40,060 --> 00:10:43,420
- یه تماس دریافتی روی "تکرارگر" داریم.
- ضبطش کن. همین الان.
150
00:10:44,980 --> 00:10:46,060
داره ضبط میشه.
151
00:10:46,140 --> 00:10:48,460
یه شهروند داره سمت محل فرماندهی میره،
با "آلمانسا" هست.
152
00:10:48,620 --> 00:10:51,180
میخواد بازرس رو ببینه،
یه مسألۀ شخصی و فوری هست.
153
00:10:53,740 --> 00:10:57,180
معذرت میخوام، بازرس، ولی مادرتون
پشت خط تلفنِ من هستن.
154
00:10:57,740 --> 00:11:00,500
فکر کنم با گوشیِ من باهاشون
تماس گرفته بودین. عذر میخوام،
155
00:11:01,100 --> 00:11:03,300
ولی فکر میکنم به دخترتون مربوط بشه.
156
00:11:17,460 --> 00:11:18,980
- الو؟
- عزیزم
157
00:11:19,140 --> 00:11:20,620
- مامان، چی شده؟
- ضبط نکنین.
158
00:11:20,700 --> 00:11:22,540
- "پاولا" با باباش رفت.
- چی؟
159
00:11:22,620 --> 00:11:25,220
- بهم گفت فقط چند لحظه میبرتش.
- مامان، چه کار کردی؟
160
00:11:25,300 --> 00:11:28,180
- هنوز برنگشتن.
- "آلبرتو" که قرارِ منع داره.
161
00:11:28,260 --> 00:11:31,260
هر 15 روز فقط یه بار میتونه "پاولا"
رو ببینه و نبایدم وارد خونه بشه
162
00:11:31,420 --> 00:11:33,300
- میدونم، عزیزم.
- ضبط نکن دیگه!
163
00:11:33,580 --> 00:11:35,420
- نمیتونیم.
- خب صداش رو کم کن حداقل.
164
00:11:35,500 --> 00:11:36,420
من نتونستم...
165
00:11:37,020 --> 00:11:38,140
مامان، مامان.
166
00:11:38,220 --> 00:11:40,540
- چقدر وقت پیش رفتن؟
- 2 ساعت پیش، فکر کنم.
167
00:11:40,620 --> 00:11:42,380
باشه، همونجا منتظرم بمون.
168
00:11:53,940 --> 00:11:58,900
- چه ریختوپاشیـه اینجا دیگه، نه؟
- "آلمانسا"، ببرش بیرون لطفاً.
169
00:12:09,940 --> 00:12:13,940
شلیکهایی که شنیدین به خاطر
یکی از گروگانها بود که
170
00:12:15,500 --> 00:12:19,300
موضع ما رو در مقابل پلیس ضعیفتر کرده بود
و از قوانینی که بهتون گفته بودم پیروی نکرده بود
171
00:12:19,740 --> 00:12:22,140
و میخواست با استفاده از این تلفن...
172
00:12:22,740 --> 00:12:24,180
ارتباط برقرار کنه
173
00:12:41,380 --> 00:12:42,700
و برام سؤاله...
174
00:12:44,100 --> 00:12:47,540
اگه گوشیـه خانم "گتمبید" دستِ منـه...
175
00:12:49,220 --> 00:12:50,740
پس این یکی مال کیه؟
176
00:12:53,100 --> 00:12:55,060
این زنگِ گوشی واسهـتون آشنا نیست؟
177
00:13:00,580 --> 00:13:01,620
چی شده؟
178
00:13:02,500 --> 00:13:03,580
چه کار داری میکنی؟
179
00:13:04,260 --> 00:13:05,620
همهـمون صدای شلیکها رو شنیدیم.
180
00:13:05,900 --> 00:13:07,660
ازت پرسیدم چی شده عوضی؟
181
00:13:08,660 --> 00:13:09,540
اینجا نه.
182
00:13:11,500 --> 00:13:12,820
گفتیم هیچ قربانیای در کار نباشه
183
00:13:13,140 --> 00:13:15,540
خب گوشی داشت. چه کار باید میکردم،
با شلاقزدن ادبش میکردم؟
184
00:13:15,620 --> 00:13:18,580
بترسونش، نه اینکه بُکُشیش.
مثل توی فیلما، یه گوشش رو میبُریدی.
185
00:13:18,660 --> 00:13:21,660
اگه به پلیس اطلاعاتی رو در مورد تعدادمون
و اینکه کجا هستیم رو میداد
186
00:13:21,740 --> 00:13:23,740
الان شماها بودین که بهتون شلیک میشد.
187
00:13:24,700 --> 00:13:26,240
ولی میتونستین گوشهاتون رو نگه دارین.
188
00:13:27,060 --> 00:13:28,060
کی شلیک کرد؟
189
00:13:29,540 --> 00:13:30,460
"دِنور".
190
00:13:32,380 --> 00:13:33,900
زیادی کلهخر و جوشیـه.
191
00:13:34,700 --> 00:13:37,220
پروفسور گفت که خون
از کسی نریزیم،
192
00:13:37,300 --> 00:13:40,020
- این جزء قوانینـمون بود.
- خب، باید بگم به تازگی تغییراتی در نحوۀ
193
00:13:40,340 --> 00:13:42,140
کنترل کردن گروگانهامون به وجود اومده.
194
00:13:43,940 --> 00:13:44,860
شیرفهم شدین؟
195
00:13:46,100 --> 00:13:49,820
آروم باشین، افکار عمومی سمت ماست
و این قضیه قرار نیست عوض بشه.
196
00:13:49,900 --> 00:13:52,900
تا بیان بفهمن که یکی از گروگانها نیستش،
ما از اینجا رفتیم
197
00:13:53,580 --> 00:13:54,580
حسابی هم از اینجا دور شدیم.
198
00:13:54,740 --> 00:13:56,420
پروفسور اینو میدونه؟ ها؟
199
00:13:57,100 --> 00:13:59,700
پروفسور میدونه که اولین قانون این نقشه
رو زیر پا گذاشتی لعنتی؟
200
00:13:59,860 --> 00:14:01,880
یعنی تو میخوای در مورد
قوانین با من حرف بزنی؟
201
00:14:02,260 --> 00:14:06,380
تو که به خاطر رابطهـت با این آشغال
نزدیک بود یه افسر پلیس رو به کشتن بدی؟
202
00:14:06,740 --> 00:14:08,780
باید به پروفسور زنگ بزنیم و بهش اطلاع بدیم
203
00:14:10,140 --> 00:14:11,140
پسر
204
00:14:18,660 --> 00:14:19,940
بهش زنگ بزن، "ریو".
205
00:14:32,340 --> 00:14:33,420
جواب نمیده
206
00:14:41,460 --> 00:14:44,300
نمیتونی که 24 ساعت روز هم همهچی رو
زیر نظر بگیری و هم کنترل کنی
207
00:14:44,380 --> 00:14:47,860
بالاخره باید غذا بخوری، بخوابی،
بری دستشویی.
208
00:14:47,940 --> 00:14:49,940
برا همینه که من اینجا مسؤول قضیهـم.
209
00:14:50,860 --> 00:14:53,260
فقط اگه حرفهای عمل کنیم میتونیم
از اینجا خارج بشیم
210
00:14:53,460 --> 00:14:55,660
میتونید بهم بگید اینجا چه خبره؟
211
00:14:56,140 --> 00:14:57,660
صداتون تا اونطرف راهرو میاد
212
00:14:58,980 --> 00:15:00,940
"برلین" دستور کُشتن یکی از
گروگانها رو داده.
213
00:15:07,860 --> 00:15:09,060
کی کُشتتش؟
214
00:15:16,140 --> 00:15:17,220
پسرت.
215
00:15:24,180 --> 00:15:28,060
یه دزد، به معنی واقعی کلمه،
طبق عادت خوشبینـه.
216
00:15:29,580 --> 00:15:31,500
همیشه فکر میکنه
همه چی مطابق برنامه پیش میره
217
00:15:32,780 --> 00:15:34,980
غیر از "مسکو" که نسبت به همه چیز
واقعبینتر بود.
218
00:15:40,860 --> 00:15:42,900
از جمله افرادی بود که صادق بود،
219
00:15:42,980 --> 00:15:46,940
بهمون اعتماد به نفس میداد، هوامون رو داشت،
و واسهـمون جوک میگفت.
220
00:15:47,740 --> 00:15:49,540
همیشه نسبت بهش
احساس مهر و محبت داشتم.
221
00:15:52,900 --> 00:15:54,420
داری به چی گوش میکنی؟
222
00:15:56,940 --> 00:15:57,820
آهنگ خیلی خوبیـه.
223
00:15:59,100 --> 00:16:01,220
میدونی موسیقی چطوری اختراع شده؟
224
00:16:03,340 --> 00:16:05,460
- نه.
- روی قطار.
225
00:16:06,820 --> 00:16:10,140
یه پدر و پسری بودن، که اسم پسره
هم "پتچی" بود
226
00:16:10,540 --> 00:16:12,780
پسره خیلی نگران بود که
ببینه قطاره، ایستگاه روستاشون
227
00:16:12,860 --> 00:16:15,860
نگه میداره یا نه.
بعدشم، بچههه حسابی رو اعصاب بود.
228
00:16:16,020 --> 00:16:18,340
هی میگفت:
"بابا نگه میداره؟"
229
00:16:18,420 --> 00:16:21,660
باباشم میگفت: "نگه میداره، پتچی."
"بابا نگه میداره؟" "نگه میداره، پتچی."
230
00:16:27,900 --> 00:16:31,780
قضیۀ تو و دِنور چیه؟ فامیلـین
و دو نفری به صورت هنری سرقت میکنین؟
231
00:16:34,300 --> 00:16:37,620
آره، مثل گروه مداد و مدادتراش،
ولی خب ما دزدیم.
[گروه مداد و تراش: گروه دو نفرۀ کمدین توی اسپانیا بودن]
232
00:16:38,580 --> 00:16:41,700
عصر اونروز "مسکو" بهم گفت که چطوری
پسرش رو وارد اون دزدی
233
00:16:41,780 --> 00:16:43,580
دیوونهوار کرده.
234
00:16:44,300 --> 00:16:48,060
پسر من نباید یه همچین جایی باشه.
ولی وقتی پروفسور در مورد
235
00:16:48,140 --> 00:16:51,340
نقشهـش بهم گفت،
با خودم آوردمش اینجا.
236
00:16:59,900 --> 00:17:00,780
هِی!
237
00:17:07,660 --> 00:17:08,540
بذارش اونجا.
238
00:17:10,100 --> 00:17:11,420
ای بابا، بیا بغلم ببینم.
239
00:17:14,740 --> 00:17:17,540
حسابی با غذای زندون حال میکنیا، نه؟
240
00:17:17,620 --> 00:17:21,500
- بهم دست نزن، اینا هوان.
- باشه، هوان.
241
00:17:21,860 --> 00:17:24,020
البته چربی اشباعشده هم
هستن که اونتو به خوردمون میدن
242
00:17:24,100 --> 00:17:25,700
- آره.
- یه سیگار بهم بده ببینم، زود باش.
243
00:17:25,780 --> 00:17:27,460
آماده کردم برات. بیا.
244
00:17:29,660 --> 00:17:31,620
چطوری؟ زندگیـت در چه وضعیـه؟
245
00:17:31,700 --> 00:17:33,260
خوبم. اینجام دیگه.
246
00:17:39,540 --> 00:17:41,900
- چی شده؟
- منظورت چیه؟
247
00:17:42,300 --> 00:17:44,820
- از دیدنت ذوقمرگ شدم.
- گولم نزن ببینم.
248
00:17:45,380 --> 00:17:48,580
ششمین باریـه که اومدی دَمِ در زندان که منو
ببری و هیچ موقع اینطوری نگام نکردی.
249
00:17:48,980 --> 00:17:50,020
چه مرگت شده؟
250
00:17:53,700 --> 00:17:54,780
همه چی رو به فنا دادم.
251
00:17:56,500 --> 00:17:57,700
چه غلطی کردی؟
252
00:17:59,100 --> 00:18:01,220
800 تا قرص رو گم کرده بود
253
00:18:01,620 --> 00:18:05,300
که مالِ یه ساقیِ آشغالی
به اسم "پُل" از شهر "آلکورکون" بود.
254
00:18:06,660 --> 00:18:08,780
انگار از ماشینش دزدیده بودن ازش.
255
00:18:09,340 --> 00:18:10,840
اونم که خودش یه رئیس دیگه داره.
256
00:18:11,540 --> 00:18:12,940
اون بیپدر که دیگه
حسابی روانیـه
257
00:18:14,180 --> 00:18:19,580
تیغۀ بینیـت رو میشکنن،
پاهات رو میشکنن
258
00:18:20,500 --> 00:18:23,060
تا همه بدونن که
از بد آدمی دزدی کردی
259
00:18:27,180 --> 00:18:31,740
بابا، دیگه وقتی برام نمونده و هنوز
نتونستم پول رو جور کنم.
260
00:18:31,900 --> 00:18:34,700
به خدا قسم من قرصا رو ندزدیدم،
از ماشینم دزدیدن
261
00:18:34,780 --> 00:18:38,100
اینطور نبوده که بفروشمشون یا مصرفشون کنم.
مواد حالمو به هم میزنه.
262
00:18:45,940 --> 00:18:49,260
واسه همین، چون نمیخواستی مَنیسَک زانوهاش
رو با چوب بیسبال بشکنن، بهش گفتی:
263
00:18:50,380 --> 00:18:51,980
بیا بریم واسهـش پول چاپ کنیم.
264
00:18:52,060 --> 00:18:54,300
هر کار بدی که بگی انجام داده تا الان:
265
00:18:55,780 --> 00:18:58,980
از خز فروشی، از بانک، ونهای بانکی و...
دزدی کرده
266
00:18:59,820 --> 00:19:02,900
حالا هم... اومده سراغ یه چیز گُندهتر
267
00:19:03,740 --> 00:19:06,620
اگه همهچی طبق نقشه پیش بره،
پسرمو برمیدارم میبرم یه کشوری
268
00:19:07,180 --> 00:19:09,500
که اسمشو هم حتی نشه تلفظ کرد
269
00:19:09,580 --> 00:19:13,720
بدون اینکه "پُل"ـی در کار باشه، بدون اینکه پروندۀ
باز شدهای در کار باشه، یه زندگی تازه رو شروع کنیم
270
00:19:13,780 --> 00:19:17,180
ولی خب، با موهیتو، کنار ساحل
271
00:19:18,020 --> 00:19:20,020
ببخشید، ببخشید.
272
00:19:20,180 --> 00:19:24,340
- پسر، مگه نمیبینی دارم این کف رو تمیز میکنم؟
- یادداشتهامو اینجا گذاشته بودم که بخونم
273
00:19:24,820 --> 00:19:28,740
- یادداشتهاتو جا گذاشته بودی... بیخیال، گمشو بیرون.
- اذیت نکن، بذار پیداش کنم.
274
00:19:29,540 --> 00:19:31,900
- میتونی...؟
- بابا، باید بخونم،
275
00:19:31,980 --> 00:19:35,340
- یادداشتهامو جا گذاشتم. دارم میرم.
- برو بیرون بینم، زود باش. زود باش.
276
00:19:36,100 --> 00:19:38,780
زود باش، گمشو بیرون. از دست این.
277
00:19:43,260 --> 00:19:44,140
"مسکو"
278
00:19:47,180 --> 00:19:48,220
صبر کن
279
00:19:50,980 --> 00:19:54,020
واسه بار آخر بهت میگم،
برگرد سر موقعیتت.
280
00:20:02,220 --> 00:20:03,460
چه کار میخوای بکنی؟
281
00:20:04,300 --> 00:20:05,260
بهم شلیک کنی؟
282
00:20:07,300 --> 00:20:08,700
بعدش به کی؟
283
00:20:09,460 --> 00:20:10,460
همه؟
284
00:20:11,740 --> 00:20:13,660
میخوای خودت تنهایی تو این تلهموش بمونی؟
285
00:20:43,260 --> 00:20:44,220
پسرم
286
00:20:49,900 --> 00:20:51,380
بگو ببینم اون زنـو تو کشتی؟
287
00:21:03,580 --> 00:21:04,580
بابا
288
00:21:11,620 --> 00:21:12,500
هیچی...
289
00:21:13,740 --> 00:21:15,060
- نمیتونم نفس بکشم
- بابا
290
00:21:15,380 --> 00:21:17,620
بابا، چی شده؟ چی شده؟
291
00:21:17,700 --> 00:21:19,380
بابا، قلبت گرفته؟
292
00:21:19,460 --> 00:21:22,620
نکنه داری سکته میکنی؟
بابا، نه، نه
293
00:21:22,700 --> 00:21:25,860
حمله عصبیـه.
بخوابونش. بخوابونش.
294
00:21:26,100 --> 00:21:28,460
- بابا، بابا
- خوبه
295
00:21:28,860 --> 00:21:32,660
وقتی "مسکو" رو روی اون زمین پُر از خون
خوابوندنش، میدونست که دیگه خبری از کایپیرینها،
[کایپیرینها: نوشیدنی ملی برزیل]
296
00:21:33,380 --> 00:21:35,540
یا هیچ کشوری که نتونن تلفظش کنن، نیست.
297
00:21:36,980 --> 00:21:39,740
"دِنوِر" رو برده بود اونجا که
از چاله درش بیاره
298
00:21:40,060 --> 00:21:42,980
به جاش صاف انداختش توی چاهی،
که واسه بیرون اومدن ازش یا باید دستگیر
299
00:21:43,540 --> 00:21:45,480
میشد یا یه گلوله توی
سینهـش حرومش میکردن
300
00:21:49,660 --> 00:21:51,380
معذرت میخوام. ببخشید
301
00:21:52,700 --> 00:21:55,740
صدای اون شلیکی که چند دقیقه پیش شنیدیم...
کسی آسیبی دیده؟
302
00:21:56,100 --> 00:21:57,700
آروم باش، باشه؟
303
00:21:58,100 --> 00:22:00,140
کسی آسیبی ندیده. خب؟
304
00:22:00,580 --> 00:22:03,540
فقط به منظور جلوگیری از مداخلۀ
پلیسها شلیک کردیم. فقط همین.
305
00:22:05,540 --> 00:22:08,420
شنیدید که. در مورد اون شلیکها
افکار عجیب و غریب
306
00:22:08,500 --> 00:22:11,860
نداشته باشید، خب؟
اینا سارق هستن
307
00:22:11,940 --> 00:22:14,500
گروه تروریستی و اینا که نیستن
308
00:22:20,100 --> 00:22:22,820
- مامان.
- عزیزم، معذرت میخوام.
309
00:22:28,300 --> 00:22:29,860
ترنهواییـه.
310
00:22:29,940 --> 00:22:32,140
خب، کدومش کدومه،
کجا خیس میشی؟
311
00:22:32,220 --> 00:22:34,540
- قایق چرخون.
- اُه، آره، قایقها.
312
00:22:37,580 --> 00:22:38,540
مامانت اومد.
313
00:22:39,060 --> 00:22:43,580
مامان! رفتیم شهربازی.
خیلی خوش گذشت.
314
00:22:43,900 --> 00:22:44,980
البته، عزیزم.
315
00:22:46,380 --> 00:22:50,340
مامان، میتونی بری بالا و
خرسش رو بذاری توی اتاقش؟
316
00:22:50,940 --> 00:22:51,900
حتماً، عزیزم.
317
00:22:54,300 --> 00:22:55,580
بیا اینجا ببینم، عشقم.
318
00:23:05,220 --> 00:23:07,140
از یه قرارِ منع تخطی کردی
319
00:23:08,020 --> 00:23:09,700
برگرد و به سمت دیوار وایسا.
320
00:23:09,860 --> 00:23:12,260
"راکل"، من باباشم.
نمیتونی که منو از "پاولا" دور نگه داری.
321
00:23:12,380 --> 00:23:16,300
تو از یه قرارِ منع تخطی کردی.
برگرد و به سمت دیوار وایسا.
322
00:23:16,380 --> 00:23:18,360
به اندازۀ کافی زندگیـمو خراب کردی.
بس نیست برات؟
323
00:23:18,440 --> 00:23:19,960
- گفتم وایسا...!
- داری چه کار میکنی؟
324
00:23:22,500 --> 00:23:23,380
واقعاً؟
325
00:23:24,300 --> 00:23:25,900
میخوای اسلحهـت رو سمتم نشونه بری؟
326
00:23:56,460 --> 00:23:57,340
الو؟
327
00:23:57,420 --> 00:24:00,420
"راکل"، "سَلوا" هستم.
از کافه دارم بهت زنگ میزنم.
328
00:24:00,500 --> 00:24:02,860
ببین، مجبور شدم زنگ بزنم،
حواست نبود گوشیـم رو بُردی.
329
00:24:03,900 --> 00:24:04,820
"راکل"؟
330
00:24:07,900 --> 00:24:09,900
بابا. بابا.
331
00:24:10,860 --> 00:24:11,940
حالت چطوره؟
332
00:24:12,820 --> 00:24:13,700
سردمـه.
333
00:24:14,060 --> 00:24:14,980
- سردتـه؟
- آره
334
00:24:15,060 --> 00:24:16,140
- یه پتو بیار.
- باشه.
335
00:24:16,380 --> 00:24:19,220
- یه کمی شکر هم بیارم، یا حالا هر چی.
- زود باش، "هلسینکی"، برو شکر بیار
336
00:24:19,300 --> 00:24:20,500
مثه چوبلباسی وایسادی اینجا.
337
00:24:21,620 --> 00:24:23,060
نمیدونم چرا حالم اینطوری شد
338
00:24:25,220 --> 00:24:28,540
فکر کنم به خاطر این بود که کل صبح مشغول...
حفاری تونل بودم
339
00:24:29,100 --> 00:24:31,300
فقطم یکی از اون ساندویچهای
آشغالو خوردم
340
00:24:31,380 --> 00:24:34,020
حالا استراحت کن، بابا. استراحت کن
341
00:24:41,620 --> 00:24:43,300
میدونی چی الان حالت رو خوب میکنه؟
342
00:24:43,620 --> 00:24:45,620
یه سوپ درست و حسابی،
یکی از همونایی که دوس داری
343
00:24:45,700 --> 00:24:49,220
- با گوشت و نخود
- بیا. اینم پتو، بیا
344
00:24:50,380 --> 00:24:52,620
- خوبه. آروم باش، "مسکو".
- ممنون
345
00:24:53,220 --> 00:24:57,460
سرم رو میگذارم بر زمین، ای زمینِ نازنین
هیچکس نیاد بالا سرم، جز مسیح محافظم
346
00:24:57,620 --> 00:24:58,940
حالا استراحت کن، باشه؟
347
00:25:17,540 --> 00:25:19,940
بابا، اینجا چه کار میکنی؟ عجبا.
348
00:25:22,020 --> 00:25:24,540
ساعت 4 صبح از خواب پامیشم و
میبینم توی تختت نیستی.
349
00:25:24,940 --> 00:25:27,660
هیچی نشده بابا،
نتونستم بخوابم.
350
00:25:28,020 --> 00:25:30,420
اومدم بیرون به آسمون نگاه کنم
351
00:25:31,180 --> 00:25:32,060
آسمون...
352
00:25:34,300 --> 00:25:35,820
آسمون خیلی بزرگه، مگه نه؟
353
00:25:36,500 --> 00:25:38,020
یعنی این عظمت
کجا میخواد تموم بشه؟
354
00:25:41,700 --> 00:25:43,180
- چی شده؟
- هیچی
355
00:25:45,460 --> 00:25:48,180
- میدونی واسه چی از کار معدن اومدم بیرون؟
- آره که میدونم
356
00:25:48,660 --> 00:25:50,460
چون اون کثافت داشت
ریهـت رو نابود میکرد
357
00:25:50,580 --> 00:25:53,060
- همون "سیفیلیس"
- "سیفیلیس" دیگه، نه؟
358
00:25:53,140 --> 00:25:54,780
- مگه چیه؟
- خیلی بیشعوری.
359
00:25:54,860 --> 00:25:56,660
- "سیلیکوزیس" بود.
- منم همینو گفتم دیگه.
360
00:25:57,300 --> 00:25:59,340
ولی به خاطر این قضیه
از کار معدن نیومدم بیرون
361
00:26:00,140 --> 00:26:02,060
چون از فضاهای تنگ و تاریک میترسیدم
کارمو ول کردم
362
00:26:02,460 --> 00:26:03,340
- تو؟
- آره
363
00:26:04,020 --> 00:26:07,420
نمیتونستم بودنِ توی اون سوراخ رو تحمل کنم
364
00:26:11,740 --> 00:26:15,660
واسه همین مجبور شدم این دزدیهامو
شروع کنم که یه پولی در بیارم
365
00:26:16,780 --> 00:26:19,980
آخرشم کارم کشید به زندون.
به بنبست خوردم، مثه کل زندگی لعنتیـم
366
00:26:21,700 --> 00:26:24,060
حالت خوبه بابا؟
حرفای عجیب میزنی.
367
00:26:25,340 --> 00:26:26,220
عجیب نیست.
368
00:26:27,940 --> 00:26:31,380
حالم خیلیـم خوبه،
اینجا باشم، بیرونِ شهر،
369
00:26:32,140 --> 00:26:33,260
توی هوای آزاد
370
00:26:35,100 --> 00:26:37,780
به دنیا نیومدم که همیشه بدبخت باشم.
371
00:26:37,860 --> 00:26:39,580
- حرف نداریم ما، بابا.
- آره
372
00:26:39,660 --> 00:26:41,460
تازه قضیه وقتی بهتر میشه
که از اینجا بریم
373
00:26:41,620 --> 00:26:42,500
یه چیزی رو میدونی؟
374
00:26:43,700 --> 00:26:45,820
گور بابای مازراتی و جواهرات
375
00:26:46,020 --> 00:26:48,020
میدونی با پولامون چه کار میکنیم؟
376
00:26:49,460 --> 00:26:51,060
میریم یه جزیره میخریم.
377
00:26:51,820 --> 00:26:54,820
تا بتونی راحت و لخت
بین درختای خرما بخوابی
378
00:26:55,300 --> 00:26:57,860
توی یه کلبه البته.
یه کلبه واسه تو، یه کلبه واسه من
379
00:26:57,940 --> 00:26:59,580
- آره
- نه مثه الان پیش هم بخوابیم.
380
00:26:59,660 --> 00:27:02,700
- چون تو خیلی خُر و پُف میکنی
- چی میگی واسه خودت؟ خُروپُف نمیکنم بچه جون
381
00:27:02,780 --> 00:27:05,260
بابا، باور کن مثه چی خُروپُف میکنی
382
00:27:05,340 --> 00:27:07,860
- خداییش خُروپُف میکنم؟
- خیلی زیاد خُروپُف میکنی.
383
00:27:07,940 --> 00:27:10,700
- اصلنم خُروپُف نمیکنم.
- صدات شبیه این شیپورا میمونه، بابا.
384
00:27:11,660 --> 00:27:12,780
دستتو بذار داخل.
385
00:27:15,700 --> 00:27:16,900
یه لحظه اجازه بده؟
386
00:27:18,260 --> 00:27:18,940
عالی شد
387
00:27:22,780 --> 00:27:24,020
بذار استراحت بکنه.
388
00:27:26,660 --> 00:27:28,100
دستشویی رو تمیزش کن
389
00:27:29,700 --> 00:27:32,500
بعدشم جات رو با "هلسینکی" عوض کن و
مراقب گروگانها باش
390
00:27:59,940 --> 00:28:00,820
سلام
391
00:28:02,180 --> 00:28:03,540
ببخشید. حسابی بههمریختهـم.
392
00:28:03,620 --> 00:28:06,380
نه، مهم نیس واقعاً.
فکر نکنم کسی بهم زنگی زده باشه.
393
00:28:06,460 --> 00:28:09,820
بذار ببینم. ببین، حتی واتساپ
هم کسی پیام نداده. نگاه کن
394
00:28:10,140 --> 00:28:11,020
من...
395
00:28:14,220 --> 00:28:17,020
عذر میخوام،
به من اصلاً مربوط نمیشهها، ولی
396
00:28:17,900 --> 00:28:19,300
همهچی با دخترتون مرتبه؟
397
00:28:22,700 --> 00:28:25,900
من گوشیـت رو دزدیدم،
تفتیشـت کردم، داشتم دستگیرت میکردم
398
00:28:25,980 --> 00:28:27,860
اون موقع تو هنوز نگران منی؟
399
00:28:28,980 --> 00:28:32,900
خب، گوشیمو که اتفاقی بردین
400
00:28:33,380 --> 00:28:35,460
که اونم به خاطر این بود که
اعصابتون به هم ریخته بود
401
00:28:35,940 --> 00:28:39,140
و قضیۀ تفتیش هم... خب، بامزه بود
402
00:28:39,220 --> 00:28:41,180
چی میتونم بگم؟
هیجانانگیز بود
403
00:28:41,260 --> 00:28:42,900
"دستگاه ضبط. دستگاه ضبط کجاست؟"
404
00:28:42,980 --> 00:28:45,300
- دستم اینجام بود و...
- باید ببخشی.
405
00:28:45,460 --> 00:28:47,340
- معذرت میخوام.
- "آنتونیو" کلی ترسیده بود.
406
00:28:47,420 --> 00:28:50,780
به هر حال، بعدش مهمونم کرد
واسه همین الان با هم مشکلی نداریم
407
00:28:52,860 --> 00:28:54,900
- همهچی مرتبه، ممنون.
- خوبه.
408
00:28:55,060 --> 00:28:56,980
- خوبه.
- خب. خوشحال شدم.
409
00:28:57,060 --> 00:28:59,020
نهایتاً، نگران خیلی چیزا هستیم
410
00:28:59,100 --> 00:29:01,540
و نباید انقدر همهچی رو انقدر بزرگ کنیم.
نهایتاً...
411
00:29:01,620 --> 00:29:02,660
خب، در واقع...
412
00:29:03,020 --> 00:29:04,300
نمیشه گفت همهچی کاملاً مرتبه.
413
00:29:05,940 --> 00:29:08,060
همهچی... معمولاً خیلی هم بده!
414
00:29:08,660 --> 00:29:09,580
مزخرفه
415
00:29:10,220 --> 00:29:11,980
یعنی واقعاً مزخرفه.
416
00:29:14,380 --> 00:29:15,260
خدای من...
417
00:29:15,580 --> 00:29:18,220
معذرت میخوام، ولی... من...
418
00:29:18,980 --> 00:29:21,540
نه، قضیۀ اورژانسی این بود که...
419
00:29:22,980 --> 00:29:25,580
شوهر سابقـم دخترم رو برده بود و...
420
00:29:26,260 --> 00:29:28,940
خب، به خاطر سوء رفتاری که با من داشته،
قرارِ منع واسهـش صادر شده
421
00:29:31,060 --> 00:29:31,940
ممنون.
422
00:29:36,300 --> 00:29:37,220
ممنون.
423
00:30:01,540 --> 00:30:03,540
برات یه چیزایی آوردم که
باهاشون بهت رسیدگی کنم
424
00:30:04,540 --> 00:30:06,380
- خیلی درد میکنه؟
- یه کمی.
425
00:30:06,460 --> 00:30:08,540
بذار تا شریانبند رو ببندم
تا بهتر بشی، باشه؟
426
00:31:04,200 --> 00:31:07,480
کلی آنتیبیوتیک و مُسَکن و
427
00:31:08,160 --> 00:31:10,640
آرامبخش عضلانی آوردم...
همهچی آوردم.
428
00:31:10,720 --> 00:31:11,680
اینطوری بد نمیشه؟
429
00:31:12,680 --> 00:31:14,800
امیدوارم مصرف کردنش منعی نداشته باشه
430
00:31:15,920 --> 00:31:19,320
خب، دیگه هیچی بیشتر از گلوله
که مصرف کردنش منع نداره
431
00:31:23,400 --> 00:31:24,640
داشتم به بچه فکر میکردم
432
00:31:26,760 --> 00:31:27,800
آهان راس میگی
433
00:31:28,440 --> 00:31:30,240
باشه، خیلی خب
434
00:31:30,960 --> 00:31:34,320
راهنماش رو میخونم که ببینم
چه کار باید انجام بدیم، باشه؟
435
00:31:41,120 --> 00:31:42,000
بذار ببینم.
436
00:31:42,160 --> 00:31:45,720
"این دستورات رو قبل از اینکه
این دارو را مصرف کنید بخوانید
437
00:31:46,120 --> 00:31:49,200
دستورات را نگه دارید، زیرا ممکن است
مجدداً نیاز به مطالعۀ آن داشته باشید
438
00:31:53,240 --> 00:31:55,520
اگر در مصرف تردیدی دارید،
از دکتر یا پزشک متخصص سؤال کنید
439
00:31:55,600 --> 00:31:57,760
این دارو میبایست نسخه شود و...
440
00:32:43,240 --> 00:32:44,120
خیلی خب.
441
00:33:14,280 --> 00:33:15,160
نمیخوام
442
00:33:23,120 --> 00:33:25,160
هی. رشته فرنگی داری؟
443
00:33:30,880 --> 00:33:32,880
رشته فرنگی ندارم. ولی یه کمی برنج دارم
444
00:33:34,760 --> 00:33:35,800
همونم خوبه
445
00:33:43,280 --> 00:33:44,160
"مسکو"
446
00:33:49,760 --> 00:33:52,280
"مسکو"، چه کار میکنی؟ هی
447
00:33:53,480 --> 00:33:54,920
چه غلطی میکنی؟
448
00:33:56,440 --> 00:33:57,720
"توکیو"، چی شده؟
449
00:33:57,800 --> 00:33:59,960
- نمیدونم
- درها رو باز نکن!
450
00:34:00,040 --> 00:34:00,920
"مسکو"!
451
00:34:03,960 --> 00:34:06,520
- دارن درها رو باز میکنن.
- آماده باشین.
452
00:34:06,600 --> 00:34:09,160
- زود باشین، زود باشین!
- توی موقعیت قرار بگیرین.
453
00:34:11,880 --> 00:34:12,920
تکون نخور!
454
00:34:13,800 --> 00:34:14,680
تکتیراندازها!
455
00:34:14,760 --> 00:34:16,880
- آلفا 1 در موقعیت.
- آلفا 2 در موقعیت.
456
00:34:16,960 --> 00:34:18,440
آلفا 3 در موقعیت
457
00:34:19,800 --> 00:34:21,360
روی زمین بخوابین! همهـتون!
458
00:34:21,440 --> 00:34:22,680
روی زمین بخوابین! همین الان!
459
00:34:25,000 --> 00:34:26,320
هدف در تیررسـه.
460
00:34:26,400 --> 00:34:27,840
- با شمارش من؛ سه، دو، یک
- بابا!
461
00:34:27,960 --> 00:34:30,520
- صورتت رو بپوشون! صورتت رو مخفی کن!
- بذار برم بیرون.
462
00:34:30,680 --> 00:34:32,480
- اونا ماسک نپوشیدن
- دارن با هم کُشتی میگیرن
463
00:34:32,560 --> 00:34:34,520
- نه، بابا
- باید برم بیرون.
464
00:34:34,680 --> 00:34:36,720
- ضبطش کن
- نمیتونم صورتهاشون رو ببینم.
465
00:34:36,880 --> 00:34:38,720
- باید برم بیرون
- بیرون؟ واسه چی؟
466
00:34:38,800 --> 00:34:40,320
قربان، هدف در تیررسـه
467
00:34:41,520 --> 00:34:44,920
تقصیر منه. تو نباید اینجا باشی.
تو نباید کسی رو میکُشتی.
468
00:34:45,160 --> 00:34:47,320
- منتظر دستورتون هستیم.
- اجازه هست، قربان؟
469
00:34:50,080 --> 00:34:51,920
- بذار برم بیرون.
- میخوای خودتو تسلیم کنی؟
470
00:34:52,000 --> 00:34:55,160
- تا خودت رو فریبخورده نشون بدی؟
- نمیدونیم که سارق هستن یا نه.
471
00:34:55,320 --> 00:34:56,840
اجازه بهم میدین، قربان؟
472
00:34:58,080 --> 00:35:00,120
- بذار برم بیرون.
- من نکشتمش.
473
00:35:01,800 --> 00:35:03,560
- بذار برم بیرون
- میگم نکشتمش
474
00:35:03,960 --> 00:35:05,600
مخفیـش کردم
475
00:35:09,720 --> 00:35:12,000
درها دارن بسته میشن، قربان.
سه ثانیه فرصت داریم
476
00:35:12,080 --> 00:35:14,160
- درها بسته شدند.
- شلیک نکنید.
477
00:35:18,080 --> 00:35:19,080
لامصب!
478
00:35:21,520 --> 00:35:23,720
- بذارین برم بیرون
- باشه، میریم بیرون بابا.
479
00:35:23,880 --> 00:35:26,040
میریم بیرون، که هوای تازه بخوری.
480
00:35:26,120 --> 00:35:27,640
- میخوام نفس بکشم.
- باشه.
481
00:35:35,680 --> 00:35:37,560
خیلی متأسفم که توی یه چنین موقعیتی...
482
00:35:40,480 --> 00:35:43,480
یعنی یه چنین تجربهای رو پشت سر گذاشتین...
483
00:35:44,640 --> 00:35:49,240
خب، اگه کمکی خواستید، هر جور کمکی،
من در خدمتتونم
484
00:35:50,160 --> 00:35:53,000
یه گوشی که همیشه میتونه در اختیارتون باشه،
یه محافظ با عینک...
485
00:35:55,400 --> 00:35:57,360
ببخشید. نباید در مورد یه
همچین چیزی جوک میگفتم.
486
00:35:57,440 --> 00:35:59,080
- حواسم نبود.
- نه، مشکلی نیست.
487
00:35:59,160 --> 00:36:02,440
معذرت میخوام. ولی اینطور که
من شما رو میبینم... جور در نمیاد
488
00:36:02,520 --> 00:36:05,760
وقتی بهش فکر میکنم
نمیتونم تصور کنم که شما...
489
00:36:05,920 --> 00:36:09,120
چی رو تصور کنی؟
اینکه یه زن آسیبدیده باشم؟
490
00:36:12,360 --> 00:36:13,800
چون تفنگ دارم اینو میگی، نه؟
491
00:36:15,920 --> 00:36:16,920
گوش کن،
492
00:36:18,080 --> 00:36:21,760
واقعیت اینه که...
هیچ موقع با کتک زدن شروع نمیشه که
493
00:36:23,000 --> 00:36:26,440
اگه اینطور بود، هیچکس با یه
مرد خشن رابطه برقرار نمیکرد
494
00:36:28,680 --> 00:36:30,040
قضیه دقیقاً برعکسه.
495
00:36:31,240 --> 00:36:32,120
شما...
496
00:36:32,840 --> 00:36:36,520
شما عاشق یه فرد
جذاب و باهوش میشین...
497
00:36:37,440 --> 00:36:39,800
که باعث میشه احساس کنید
تموم دنیا دارن دورتون میچرخن
498
00:36:40,720 --> 00:36:44,640
و وقتی ازت میخواد که عکس
پروفایلت رو عوض کنی
499
00:36:44,720 --> 00:36:47,720
و به جاش از عکس دخترت استفاده کنی،
فکر میکنی به خاطر حساسیتـشه
500
00:36:49,320 --> 00:36:52,760
و وقتی بهت میگه که سر کار
دامن کوتاه نپوشی،
501
00:36:53,240 --> 00:36:56,680
به خودت میگی: "من یه زنی
هستم که دارم توی
502
00:36:56,760 --> 00:37:00,960
دنیای مردها کار میکنم،
اون در واقع داره ازم محافظت میکنه."
503
00:37:03,520 --> 00:37:07,680
و بعدش یه روز... صداش رو میبره بالا
504
00:37:08,280 --> 00:37:12,240
- لازم نیس بهم بگی
- آره، آره. باید بگم.
505
00:37:13,400 --> 00:37:14,520
ببین، مثل این میمونه که...
506
00:37:15,600 --> 00:37:17,760
مثل این میمونه که بخوای پلهها رو
یکی یکی بری پایین
507
00:37:17,880 --> 00:37:21,560
مثل اون فیلمای ترسناک هست که
یه نفر میخواد وارد زیرزمین بشه
508
00:37:21,640 --> 00:37:25,640
و همه با خودشون فکر میکنن:
"نرو پایین. نکن این کارو."
509
00:37:27,120 --> 00:37:28,180
ولی تو انجامش میدی
510
00:37:30,520 --> 00:37:31,960
اینطوری شد که اولین سیلی رو خوردم
511
00:37:34,000 --> 00:37:36,360
بعدشم دومی، و بعدش سومی...
512
00:37:38,520 --> 00:37:40,000
و آخرشم دیگه طلاق گرفتم.
513
00:37:44,680 --> 00:37:45,800
کارهاش رو گزارش نمیکردی؟
514
00:37:48,000 --> 00:37:50,400
نه خب. خودش پلیس بود دیگه،
515
00:37:50,960 --> 00:37:56,200
محبوبترین آدم پاسگاه بود،
منم دیگه نمیخواستم باهاش چشم تو چشم بشم
516
00:37:58,680 --> 00:38:03,600
فکر کنم... خجالت میکشیدم که
جلوی رئیسم بشینم و
517
00:38:04,520 --> 00:38:08,160
بهش در مورد یک سال و نیم تحقیر و
کتککاریها بگم
518
00:38:10,480 --> 00:38:12,920
اینجا یه دونه اسلحۀ
هکلر و کُچ 9 میلیمتری دارم،
519
00:38:13,000 --> 00:38:17,160
ولی... واقعاً نمیدونم چطوری باید باهاش
از خودم محافظت کنم
520
00:38:18,880 --> 00:38:19,840
اینطوری نگو
521
00:38:21,000 --> 00:38:25,880
ولی... قضیۀ اصلی چند
ماه بعدش اتفاق افتاد
522
00:38:27,680 --> 00:38:30,400
چون خواهرم عاشقش شد
523
00:38:35,560 --> 00:38:39,120
شروع کردن با همدیگه بیرون رفتن، مسافرت کردن
524
00:38:40,640 --> 00:38:42,040
بعدش مجبور شدم گزارشش رو بدم،
525
00:38:43,480 --> 00:38:44,840
که دیر بود و دیگه مدرکی هم نبود
526
00:38:49,720 --> 00:38:52,360
چون نمیخواستم خواهرم وارد همون
چاهی بشه که من شده بودم
527
00:38:53,400 --> 00:38:54,320
میفهمی؟
528
00:38:56,320 --> 00:39:00,360
ولی، خب، اینطوری فقط به عنوان یه زن
حسودِ آسیب دیده جلوه میکردم
529
00:39:00,440 --> 00:39:02,000
که داره الکی شکایت میکنه
530
00:39:04,160 --> 00:39:06,440
"دیدی؟ بازرس اون موقع که باید
گزارشش میکرد این کارو نکرد
531
00:39:06,960 --> 00:39:09,200
ولی حالا که طرف با خواهرشـه
اومده گزارشش میکنه."
532
00:39:09,480 --> 00:39:13,560
ولی، "راکل" پلیس یا قاضیها
533
00:39:13,640 --> 00:39:16,120
باید حرفتو باور کنن،
امکان نداره که باورت نکنن.
534
00:39:17,240 --> 00:39:19,820
"راکل"، الان من احساست رو درک کردم
و متوجه ناتوانیـت هم شدم
535
00:39:19,900 --> 00:39:22,400
حتماً یه نفر دیگه هم پیدا میشه که
بتونه درکت کنه و کمکت کنه
536
00:39:22,460 --> 00:39:24,740
- یکی. کی میخواد به من کمک کنه؟
- من
537
00:39:26,640 --> 00:39:30,200
ببخشید، نمیدونم چطوری
میتونم کمکتون کنم، ولی...
538
00:39:34,360 --> 00:39:35,240
ممنون.
539
00:39:39,040 --> 00:39:39,920
"راکل"
540
00:39:42,240 --> 00:39:43,520
- "راکل"
- "آنجل"
541
00:39:43,840 --> 00:39:45,280
یه حرکتایی توی ساختمون شده
542
00:39:45,360 --> 00:39:48,040
چند ثانیهای در رو باز کردن و
یه دعوایی هم شده بود
543
00:39:48,120 --> 00:39:50,340
- فکر میکنیم با یکی از گروگانها بوده باشه
- بیا بریم
544
00:40:05,320 --> 00:40:08,080
گوش کنید، میخوام بدونید که این
قضیه به هیچ عنوان تهدید نیست
545
00:40:08,680 --> 00:40:11,600
فقط یه درخواست شخصیـه
اینو ازتون به عنوان یه سارق درخواست نمیکنم
546
00:40:12,200 --> 00:40:14,740
ازتون میخوام که ماسکهاتون رو بزنید،
کلاههاتون رو هم بپوشید
547
00:40:14,840 --> 00:40:17,700
و از در پشت بوم بدون اینکه کار احمقانهای
کنید یا به کسی نشونهای بدین
548
00:40:17,840 --> 00:40:19,680
واسه 10 دقیقه برین بیرون، باشه؟
549
00:40:19,960 --> 00:40:23,080
میرید بیرون، یه کمی هوا تازه میکنید
و برمیگردید داخل، خب؟
550
00:40:25,600 --> 00:40:28,720
چه کار میخوای بکنی، حواس پلیس رو پرت کنی؟
551
00:40:28,840 --> 00:40:30,240
پلیس همینطوریـش حواسش پرته
552
00:40:30,320 --> 00:40:32,880
با اونا کاری نداشته باشین و
الکی اذیت نکنید
553
00:40:33,760 --> 00:40:37,200
ما طعمهایم. دارن ازمون
به عنوان طعمه استفاده میکنن.
554
00:40:37,280 --> 00:40:39,200
- یعنی چی؟
- دارن ما رو میندازن جلوی گرگها
555
00:40:39,280 --> 00:40:41,300
و حین این قضیه هم
خودشون از یه در دیگه فرار میکنن
556
00:40:41,380 --> 00:40:43,380
داریم به خاطر انسانیت میریم بیرون،
557
00:40:44,560 --> 00:40:48,680
چون یکی از دوستامون نیاز داره نفس بکشه،
دوباره تکرار نمیکنم برات.
558
00:40:51,400 --> 00:40:52,400
تکون نخور.
559
00:40:56,400 --> 00:40:58,440
توی چه جور دنیای مسخرهای
داریم زندگی میکنیم؟
560
00:40:58,880 --> 00:41:01,240
هیشکی حاضر نیست واسه یه نفر دیگه
کاری بکنه، نه؟
561
00:41:01,640 --> 00:41:05,920
یکی از ماها حملۀ عصبی بهش دست داده
و اون موقع شما فکر میکنین قراره طعمه باشید
562
00:41:06,960 --> 00:41:08,360
هیچ اتفاقی قرار نیست بیفته
563
00:41:08,720 --> 00:41:11,600
هیچ اتفاقی نمیافته،
چون منم باهاتون میام بیرون.
564
00:41:12,240 --> 00:41:14,080
واسه چی حملۀ عصبی بهش دست داده؟
565
00:41:14,800 --> 00:41:16,880
به خاطر شلیکها. به خاطر
شلیکها بوده دیگه، نه؟
566
00:41:16,960 --> 00:41:20,320
به خاطر شلیکها بوده. کی رو کُشتی؟
کی رو کُشتی؟
567
00:41:22,080 --> 00:41:23,520
دهنتو باز کن، "آرتوریتو".
568
00:41:26,320 --> 00:41:28,160
دهن واموندهـت رو باز کن، "آرتوریتو".
569
00:41:28,680 --> 00:41:29,960
دهنتو وا کن.
570
00:41:31,480 --> 00:41:34,840
حالا اگه قصد داری همچنان عوضیبازی
در بیاری، دست چپت رو ببر بالا
571
00:41:35,400 --> 00:41:38,520
اگه قصد داری دهنت رو بسته نگه داری،
دست راستت رو ببر بالا
572
00:41:43,800 --> 00:41:44,680
خوبه.
573
00:41:45,520 --> 00:41:47,440
"دِنوِر"، بس کن دیگه، همین حالا.
574
00:41:48,160 --> 00:41:49,040
بس کن.
575
00:41:53,360 --> 00:41:55,440
لطفاً، انقدر کج خلقی نکن دیگه.
576
00:41:57,160 --> 00:41:59,480
- طرف گروگان نبوده.
- از کجا اینو میگی؟
577
00:42:00,640 --> 00:42:02,480
چون، هیچ موقع نمیذارن یه گروگان
578
00:42:02,560 --> 00:42:04,560
تا این حد جلو بره، اونم بدون
اینکه بهش شلیکی بکنن.
579
00:42:04,620 --> 00:42:08,020
مگر اینکه شاگردای گاندی باشن!
یکیـشون میخواسته خودشو تسلیم کنه.
580
00:42:12,000 --> 00:42:13,240
حالا، بابا.
581
00:42:14,400 --> 00:42:15,600
یه کمی نفس بکش.
582
00:42:18,680 --> 00:42:20,480
لازم نیس یه همچین کاری واسم انجام بدی.
583
00:42:22,600 --> 00:42:24,320
یادمه وقتی مامان رفته بود،
584
00:42:25,520 --> 00:42:27,380
توی نفس کشیدنـت
واسهـت مشکل پیش اومده بود،
585
00:42:27,960 --> 00:42:30,520
هر شب میرفتی توی بالکن
تا نفس بکشی.
586
00:42:30,760 --> 00:42:33,160
واسه همین اصلاً مهم نیس،
تو میری بیرون
587
00:42:33,240 --> 00:42:36,200
تا یه کم هوا تازه کنی و
وقتی آروم شدی، برمیگردیم داخل.
588
00:42:36,280 --> 00:42:40,200
همهـتون کلاه و ماسکـتون رو
بپوشید. "آرتوریتو"، نزدیک من راه بیفت.
589
00:42:52,280 --> 00:42:55,080
از "کرکس 3" به مرکز فرماندهی،
یه حرکاتی روی سقف مشاهده شد.
590
00:42:56,160 --> 00:42:59,040
"سوارز"، تکتیراندازها باید آماده باشن.
591
00:42:59,120 --> 00:43:01,360
- گروه بزرگیـن.
- همه توی موقعیت قرار بگیرید.
592
00:43:01,520 --> 00:43:03,880
توجه توجه، داریم میبینیمـشون.
دارن حرکت میکنن.
593
00:43:07,160 --> 00:43:09,000
- بابا، آروم باش.
- باشه
594
00:43:09,160 --> 00:43:11,560
ببین چه روز خفن و خوبیـه.
595
00:43:11,640 --> 00:43:13,720
- آره
- خیلی آفتابیـه، ها؟
596
00:43:13,800 --> 00:43:15,440
نفس بکش و آروم باش.
597
00:43:15,600 --> 00:43:18,000
گروه بزرگی هستن.
همینطوری دارن روی سقف راه میرن.
598
00:43:18,080 --> 00:43:19,920
دارن به سمت لبۀ سقف
حرکت میکنن.
599
00:43:23,520 --> 00:43:25,360
- الو؟
- چی شده؟
600
00:43:25,440 --> 00:43:28,320
- چرا اینا روی سقفن؟
- "مسکو" رفت بیرون یه کمی هوا بخوره
601
00:43:28,400 --> 00:43:30,480
اطرافش هم گروگانها با
اسلحههای قلابیـشون وایسادن.
602
00:43:30,520 --> 00:43:34,200
همینطور که به خوبی میدونید، اگه دستِ من بود
اجازۀ یه چنین دیوونهبازیهایی رو نمیدادم
603
00:43:34,280 --> 00:43:37,320
ولی در حال حاضر دوستامون تونستن قانعـم کنن
604
00:43:37,400 --> 00:43:41,040
- که باهاشون راه بیام
- دیگه نمیخوام از این خودسر بازیها ببینم
605
00:43:41,720 --> 00:43:43,360
در جریان همهچی قرارم بده.
606
00:43:43,440 --> 00:43:46,120
همینطوری دارن راه میرن.
دارن به لبه نزدیک میشن.
607
00:43:46,200 --> 00:43:49,760
اگه آروم نگیرین، باید بیخیالِ پولها و
شهر آکوپولکو و یه باغ پر از بچه
608
00:43:49,840 --> 00:43:52,400
و این چیزا بشید،
چون همهچی رو خراب میکنین.
609
00:43:53,800 --> 00:43:57,120
فقط یه کار باید انجام بدین:
اینکه حرفهای باقی بمونین.
610
00:44:00,080 --> 00:44:01,960
یعنی از نظرت این کارمون حرفهای نیس؟
611
00:44:04,400 --> 00:44:06,520
- با ارزشـه.
- نخیر، ارزشی نداره.
612
00:44:07,120 --> 00:44:10,080
یه اسکناس لعنتیـه که از اونایی
که توی بانک هستن بهتره.
613
00:44:10,520 --> 00:44:14,560
حتی نمیتونن ردّش رو بگیرن.
کار هنریـه عملاً.
614
00:44:16,200 --> 00:44:19,040
- میدونی چرا؟
- روشنم کن، "نایروبی".
615
00:44:23,560 --> 00:44:26,200
چون با عشق و علاقه
ساخته شده.
616
00:44:28,320 --> 00:44:29,920
من حرفهایـم.
617
00:44:30,680 --> 00:44:32,080
ولی نمیدونم وقتی بابام وسط این
618
00:44:32,160 --> 00:44:34,840
آشفتگی، خوف و اضطراب به جونش بیفته،
باید چه کار کنم.
619
00:44:35,480 --> 00:44:37,480
یعنی دزد بودن نسبت به پسر بودن
برات ارجیحت داره؟
620
00:44:38,160 --> 00:44:39,120
ها، "برلین"؟
621
00:44:40,040 --> 00:44:42,080
دزد بودن نسبت به انسان بودن
برای ارجیحت داره؟
622
00:44:45,320 --> 00:44:47,640
واسه یه کلهخری مثه تو شاید آره...
623
00:44:48,560 --> 00:44:50,640
ولی... واسه خودمو نمیدونم.
624
00:44:57,880 --> 00:45:00,040
- تو اون دخترو نکُشتی؟
- نه.
625
00:45:00,560 --> 00:45:02,000
- بهم راستشو بگو.
- میگم نکُشتمش!
626
00:45:04,880 --> 00:45:06,440
"برلین" با یه گوشی پیداش کرد
627
00:45:07,080 --> 00:45:09,280
بهم گفت برو بکشش،
منم مجبور بودم بهش شلیک کنم
628
00:45:09,360 --> 00:45:11,680
- راه دیگهای نداشتم.
- داری در مورد "مونیکا" حرف میزنی.
629
00:45:12,200 --> 00:45:13,360
داری در مورد "مونیکا" حرف میزنی.
630
00:45:13,440 --> 00:45:15,440
- داری چهکار میکنی؟
- با "مونیکا" چه کار کردی؟
631
00:45:15,520 --> 00:45:16,560
برگرد سر جات.
632
00:45:16,640 --> 00:45:18,520
"پروفسور"، این تماس از روی
حسن نیت نیست
633
00:45:18,600 --> 00:45:21,280
اگه میخوای باهات صادق باشم و
اطلاعاتی رو ازت مخفی نکنم،
634
00:45:21,360 --> 00:45:22,880
تو هم باید همین کارو
واسم انجام بدی.
635
00:45:23,400 --> 00:45:25,720
به هر حال، هر کسی حق داره
یه کمی توی فضای آزاد استراحت کنه
636
00:45:26,400 --> 00:45:29,960
فکر نمیکنید احساس مسؤولیت کردم که به
گروگانها اجازه دادم برن نفسی تازه کنن؟
637
00:45:31,040 --> 00:45:33,920
بهتون اطمینان میدم که قصد من
ترسوندن یا عذاب دادنـشون نیست.
638
00:45:34,720 --> 00:45:37,200
فقط میخوام سالم و سلامت
برشون گردونم پیش شما
639
00:45:38,000 --> 00:45:40,220
البته به محض اینکه چیزایی که
ازتون خواستم رو بهم بدین.
640
00:45:43,080 --> 00:45:44,000
فقط همین.
641
00:45:44,360 --> 00:45:46,960
تکرار میکنم، مسلح هستن،
حین عملیات پناه بگیرید
642
00:45:47,120 --> 00:45:48,520
در انتظار دستورم
643
00:45:48,720 --> 00:45:50,800
- تو چه کار کردی؟
- برگرد سر جات.
644
00:45:50,880 --> 00:45:52,440
- بهم بگو "مونیکا" کجاست؟
- برگرد عقب.
645
00:45:53,040 --> 00:45:56,160
- یه اتفاقی افتاده
- بهم بگید باید چه کار کنم
646
00:45:56,360 --> 00:45:59,520
پس تو "مونیکا" رو کُشتی.
یا خدا. اون بیگناه بود.
647
00:45:59,680 --> 00:46:02,440
- "کرکس 1" هستم. هدف در تیررسـه.
- اجازۀ تیراندازی دارم؟
648
00:46:02,600 --> 00:46:03,960
- روی زانوهاتون.
- چی؟
649
00:46:04,120 --> 00:46:06,400
- اون حامله بود
- اونطرف تکتیراندازه
650
00:46:06,480 --> 00:46:09,400
بذار فکر کنن گروگانـیم.
دستاتون رو بذارید روی سرتون.
651
00:46:09,480 --> 00:46:11,880
بازی برام در نیار، بلند شو.
دارم باهات حرف میزنما.
652
00:46:12,040 --> 00:46:14,400
- یه اتفاقی افتاده.
- همهـشون زانو زدن.
653
00:46:14,560 --> 00:46:17,800
- مجبورشون کردن زانو بزنن که بُکُشنـشون.
- منتظر دستورم
654
00:46:17,960 --> 00:46:19,040
اونطرف تکتیراندازه.
655
00:46:19,120 --> 00:46:21,640
زانو بزنید، اونطرف تکتیراندازا هستن.
656
00:46:21,720 --> 00:46:23,200
همهـتون بخوابین رو زمین.
657
00:46:23,560 --> 00:46:24,920
برگرد سر جات.
658
00:46:25,520 --> 00:46:27,640
- حرکتها روی سقف خیلی زیاده.
- "کرکس 3" هستم.
659
00:46:27,800 --> 00:46:30,000
یکی از اونایی که ماسک زده، تفنگش رو
به سمت بقیه گرفته
660
00:46:30,080 --> 00:46:33,280
- میتونم به طور واضح این قضیه رو ببینم.
- قربان، منتظر دستورتون هستم.
661
00:46:33,640 --> 00:46:36,320
- ازتون اجازه میخوام.
- همچنان روی زانوهاشون هستن، قربان
662
00:46:36,480 --> 00:46:38,280
- منتظر دستورم.
- بهم اجازه بدین.
663
00:46:38,400 --> 00:46:41,040
- دارن فرار میکنن.
- گروگانگیره در تیررسـمه.
664
00:46:41,200 --> 00:46:44,360
- چه گهی داری میخوری؟
- اونطرف تکتیراندازا وایسادن، عجبا!
665
00:46:44,520 --> 00:46:46,200
- زانو بزنین.
- دارن هدفگیری میکنن
666
00:46:46,360 --> 00:46:48,440
- بهم اجازه بدین.
- میخوان بُکُشنـشون.
667
00:46:48,600 --> 00:46:50,480
- میخوان شلیک کنن.
- بهم اجازه بدین شلیک کنم.
668
00:46:50,640 --> 00:46:52,320
تفنگ رو بذار زمین!
669
00:46:52,760 --> 00:46:54,000
میخوان بُکُشنـشون.
670
00:46:54,440 --> 00:46:55,440
بهشون اجازه بدین.
671
00:46:55,760 --> 00:46:57,640
"کرکس 3"، میتونی
شلیک کنی.
672
00:47:12,080 --> 00:47:14,860
- مظنون مورد هدف گلوله قرار گرفت، قربان.
- مظنون مورد هدف قرار گرفت
673
00:47:14,900 --> 00:47:16,080
هدف از بین رفت.
674
00:47:16,100 --> 00:47:17,100
هدف در دیدرسـه.
675
00:47:17,180 --> 00:47:19,460
اینکه مدیر کارخونهـست، "آرتورو رومن"ـه.
676
00:47:19,640 --> 00:47:22,200
- شلیک نکنید.
- "کرکس 3"، دیگه شلیک نکنید.
677
00:47:22,280 --> 00:47:24,200
تمامی واحدها، جلوی تیراندازی رو بگیرید.
678
00:47:27,640 --> 00:47:29,040
یه گروگان رو کُشتیم.