1
00:00:32,490 --> 00:00:33,408
خودشه؟
2
00:00:33,408 --> 00:00:36,703
دختر بی نظیری که چشم شاهزاده رو گرفته.
3
00:00:36,786 --> 00:00:39,372
هرچقدر یه دختر ظریف تر و خوشگل تر باشه،
مقام و موقعیتش هم پایین تره.
4
00:00:43,126 --> 00:00:45,253
انگار هرکسی برای خودش یه نظری داره.
5
00:00:47,088 --> 00:00:49,424
به نظرت علیاحضرت چقدر دیگه میرسن؟
6
00:00:49,424 --> 00:00:51,593
دارم از گشنگی ضعف میکنم.
7
00:00:54,512 --> 00:00:56,890
مامان! ما تو قصریم!
8
00:00:57,015 --> 00:00:58,975
هیچکس به من نگاه نمیکنه عزیزم.
9
00:00:59,434 --> 00:01:00,435
مامان!
10
00:01:00,435 --> 00:01:02,604
خیلی خوشمزه است.
11
00:01:04,189 --> 00:01:05,899
عزیز دلم، عصبی به نظر میرسی.
12
00:01:05,982 --> 00:01:07,817
چند روز گذشته سرحال نبودی.
13
00:01:07,901 --> 00:01:09,861
- خیلی فکرها تو سرم دارم.
- مشخصه.
14
00:01:11,571 --> 00:01:13,198
علیاحضرت شهبانو شارلوت
15
00:01:13,281 --> 00:01:16,326
و خواهرزاده گرامی شون،
شاهزاده فردریش از پروس.
16
00:01:25,919 --> 00:01:31,716
دوشیزه بریجرتون، از پذیرفتن دعوتم
برای حضور در قصر، بسیار خشنودم.
17
00:01:31,883 --> 00:01:33,718
شما به من خیلی لطف دارید، عالیجناب.
18
00:01:33,760 --> 00:01:36,346
کاری نکردم.
شما خودتون بسیار باکمالات هستید.
19
00:01:36,429 --> 00:01:37,597
پیشکشی ات رو بهشون تقدیم کن.
20
00:01:38,765 --> 00:01:40,350
برای شما هدیه ای آوردم.
21
00:01:57,200 --> 00:01:58,535
دوشیزه بریجرتون، ناخوش هستید؟
22
00:02:00,120 --> 00:02:03,289
اتفاقا خیلی هم خوب هستم.
23
00:02:03,414 --> 00:02:04,833
این گردنبند...
24
00:02:05,792 --> 00:02:07,001
هم خیلی خوبه.
25
00:02:07,127 --> 00:02:09,212
شاهدخت مطبوعی در آینده میشه، مگه نه؟
26
00:02:09,295 --> 00:02:10,839
قطعا همینطوره، علیاحضرت.
27
00:02:21,558 --> 00:02:24,310
در شهری پر از مادران حریص
28
00:02:24,394 --> 00:02:26,521
و آقایون شکارچی ثروت،
29
00:02:27,021 --> 00:02:30,024
وصلت با فردی دارای مقام و جایگاه بالاتر،
هنر محسوب میشه.
30
00:02:30,817 --> 00:02:33,736
اما پیشرفت دوشیزه بریجرتون
31
00:02:33,820 --> 00:02:36,698
از دوشس آینده به پرنسس احتمالی،
32
00:02:36,739 --> 00:02:41,035
دستاوردی هست که حتی
این نویسنده خسته رو به کف زدن وادار میکنه.
33
00:02:41,744 --> 00:02:44,581
حقیقت داره؟
قراره خواهر یه پرنسس بشم؟
34
00:02:44,664 --> 00:02:45,707
ذوق نکن.
35
00:02:45,748 --> 00:02:47,709
من هنوز با شاهزاده هنوز نامزدم نشدم.
36
00:02:47,750 --> 00:02:49,335
تاج سرت میذاری؟
37
00:02:49,460 --> 00:02:52,881
شاید برای مراسم های به خصوصی،
اما اول باید با شاهزاده عروسی کنم.
38
00:02:53,006 --> 00:02:54,883
- زبان پروسی رو میخوای یاد بگیری؟
- زبوننشون آلمانیه.
39
00:02:54,883 --> 00:02:57,594
و شاید، اما اول باید با شاهزاده عروسی بکنم.
40
00:02:57,677 --> 00:03:00,555
قراره به یه قصر خیلی خیلی دور نقل مکان کنی؟
41
00:03:00,597 --> 00:03:02,724
مگه نباید با دایه ات جایی باشی الان؟
42
00:03:02,765 --> 00:03:06,477
چرا. دایه ام هم همین سوال ها رو میپرسه.
43
00:03:08,730 --> 00:03:11,357
اگرچه این نویسنده نمیتونه
44
00:03:11,441 --> 00:03:13,359
به این زودی ها دوک هیستینگز رو مرخص کنه.
45
00:03:14,277 --> 00:03:18,072
ممکنه الان گذاشته باشه
الماس از دستش سر بخوره
46
00:03:18,198 --> 00:03:22,493
اما من شرط میبندم اون هرگز مردی نیست
که از یک مبارزه مخفی بشه.
47
00:03:32,712 --> 00:03:34,505
آیا اون گونی لهجه آلمانی داره،
48
00:03:34,631 --> 00:03:36,216
یا فقط تصور منه؟
49
00:03:36,341 --> 00:03:37,300
بهم یادآوری کن، ویل...
50
00:03:38,092 --> 00:03:40,803
قراره تو تمرین بکس شرکت کنی،
51
00:03:40,929 --> 00:03:42,513
یا یه تمرین طنزه؟
52
00:03:42,597 --> 00:03:44,599
- میترسیدم فراموش کرده باشی.
- فراموش نکردم.
53
00:03:44,641 --> 00:03:47,644
گرچه متاسفانه باید بگم امروز عصر
54
00:03:47,727 --> 00:03:49,771
مجبوری بدون بزرگ ترین طرفدارت ادامه بدی.
55
00:03:49,812 --> 00:03:51,231
آلیس حضور داره.
56
00:03:51,356 --> 00:03:53,733
دارم از انگلستان میرم.
57
00:03:54,525 --> 00:03:55,652
کارهام تموم شده.
58
00:03:56,819 --> 00:03:58,112
کارهای ویل هنوز تموم نشده.
59
00:03:58,238 --> 00:03:59,948
این بزرگ ترین مسابقه دوران حرفه ای منه.
60
00:03:59,948 --> 00:04:01,532
- توش برنده نمیشم.
- ویل...
61
00:04:01,616 --> 00:04:03,618
دوست های باهوشت میدونن
تو زیاد به باشگاه من میای.
62
00:04:03,660 --> 00:04:05,745
اگه تو حضور نداشته باشی،
کی روی من شرط میبنده؟
63
00:04:06,371 --> 00:04:07,956
من هیچ دوستی ندارم.
64
00:04:08,081 --> 00:04:09,749
ویل، چطوره بعد از اینکه
حساب اون ایرلندیه رو رسیدی،
65
00:04:09,832 --> 00:04:12,126
به ننه من غریبم بازی های عالیجناب بخندی؟
66
00:04:13,044 --> 00:04:15,797
من هیچوقت ازت چیزی نخواستم، اما
ازت خواهش میکنم این مسابقه رو از دست ندی.
67
00:04:15,838 --> 00:04:17,423
عالیجناب میخواد
68
00:04:17,507 --> 00:04:20,343
شانس دیدن اون دختره بریجرتون
تو آغوش شاهزاده رو از دست بده.
69
00:04:20,426 --> 00:04:21,552
شاید راست میگی.
70
00:04:21,678 --> 00:04:23,513
حتما میدونید اینجا وایسادم دیگه؟
71
00:04:23,972 --> 00:04:27,892
من اونقدرها هم که شما ها و لیدی ویسلداون
فکر میکنید عاشق اون دختر نیستم.
72
00:04:27,976 --> 00:04:31,104
تنها چیزی که برای ما مهمه اینه که
شکم بچه هامون رو سیر کنیم.
73
00:04:31,145 --> 00:04:33,690
عالیجناب شاید دوست داشته باشید
امروز یکم بیشتر از خودتون مایه بذارید و
74
00:04:33,815 --> 00:04:37,026
بهمون کمک کنید تا جیب رئیس باشگاه
و همینطور جیب خودمون رو پر تر کنیم؟
75
00:04:38,403 --> 00:04:39,362
چیه مگه؟
76
00:04:39,988 --> 00:04:41,698
تو به خاطر ظرافتم عاشقم نشدی که.
77
00:05:00,008 --> 00:05:01,676
هنر سوزن دوزیش حرف نداره.
78
00:05:01,718 --> 00:05:05,680
همینطور خیلی قشنگ
آواز میخونه و پیانو میزنه.
79
00:05:05,722 --> 00:05:06,889
لبخندت رو بهم نشون بده، دختر جون.
80
00:05:07,682 --> 00:05:08,725
عذر میخوام؟
81
00:05:08,808 --> 00:05:10,727
دندون هات، میخوام ببینمشون.
82
00:05:11,269 --> 00:05:12,312
کندذهنه؟
83
00:05:12,395 --> 00:05:14,605
خدای من، نه. شما خیلی شوخ طبعید.
84
00:05:14,731 --> 00:05:18,151
دوشیزه تامسون، به لرد راتلج
لبخند زیبات رو نشون بده.
85
00:05:19,027 --> 00:05:21,154
دوشیزه تامسون.
86
00:05:22,989 --> 00:05:24,991
از دهان آدم ها چیزهای زیاذی میشه فهمید.
87
00:05:26,492 --> 00:05:27,869
دندون یه سربازه.
88
00:05:27,910 --> 00:05:29,329
از یه نبرد برداشته شده.
89
00:05:29,412 --> 00:05:31,622
بهتون بگم که یه پنی برام آب خورد.
90
00:05:32,332 --> 00:05:36,336
باید یه بار باهاش بیرون برم،
91
00:05:37,337 --> 00:05:40,048
ببینم چطوری از عهده خودش برمیاد.
92
00:05:40,131 --> 00:05:41,090
البته.
93
00:05:41,132 --> 00:05:43,885
ما امشب در جشن تراوبریج شرکت میکنیم.
94
00:05:43,926 --> 00:05:45,303
اوه، خیلی خب.
95
00:05:46,220 --> 00:05:47,430
روزخوش ، فدرینگتون.
96
00:05:48,348 --> 00:05:49,432
راتلج.
97
00:05:50,016 --> 00:05:51,476
جدی که نمیگید.
98
00:05:51,517 --> 00:05:54,062
چطور جرأت میکنی انقدر گستاخی کنی؟
99
00:05:54,145 --> 00:05:57,231
- حالا میبینی من هر روز باید
چه چیزهایی رو تحمل کنم؟
- اوهوم.
100
00:05:57,315 --> 00:05:59,942
من هر روز هفته خوستگارهایی
داشتم که به ملاقاتم اومدند.
101
00:06:00,026 --> 00:06:01,944
اگه فکر کردید با اون پیرمرد رذل ازدواج میک...
102
00:06:02,028 --> 00:06:05,865
اون خواستگارها دارن ازت خواستگاری میکنند عزیزم.
ممکنه خوستگاریشون هفته ها یا ماه ها طول بکشه.
103
00:06:06,366 --> 00:06:08,910
حتی اگه معجزه ای بشه و یکی از اون ها
فردا خواست باهات ازدواج بکنه،
104
00:06:08,951 --> 00:06:10,953
فکر میکنی چه واکنشی نشون میدن
105
00:06:11,037 --> 00:06:14,457
وقتی شش ماه دیگه بچه ات سالم به دنیا بیاد؟
106
00:06:14,540 --> 00:06:16,376
لرد راتلج به دنبال یه وارث هستش.
107
00:06:17,085 --> 00:06:18,503
اون سؤال پیچت نمیکنه.
108
00:06:22,548 --> 00:06:25,093
- هلم داد.
- نه. من رو هل داد.
109
00:06:25,176 --> 00:06:27,553
جفتتون ساکت باشید.
آه، اعصاب ضعیفم.
110
00:06:33,393 --> 00:06:34,352
مارینا؟
111
00:06:36,270 --> 00:06:37,563
میخوای کنارت باشم؟
112
00:06:42,819 --> 00:06:44,112
دوباره بهم بگید سرورم،
113
00:06:44,195 --> 00:06:47,698
چرا نمیتونیم خیلی راحتدوشیزه تامسون رو
به روستا پیش پدرش بفرستیم؟
114
00:06:47,782 --> 00:06:49,283
جایی برای بحث نیست.
115
00:06:49,367 --> 00:06:51,911
آقایی برای خواستگاری تشریف آوردند.
آقای البیون فینچ.
116
00:06:57,500 --> 00:06:58,709
روزتون بخیر.
117
00:07:00,002 --> 00:07:03,965
گل مینا همیشه بینی ام رو آزار میده.
118
00:07:04,006 --> 00:07:06,134
خانم تامسون خواستگار نمیپذیرند، آقای فینچ.
119
00:07:06,259 --> 00:07:07,718
اشکالی نداره.
120
00:07:07,844 --> 00:07:10,096
من برای خواستگاری از
دوشیزه فدرینگتون اینجا هستم.
121
00:07:13,015 --> 00:07:15,017
دوشیزه فلیپا فدرینگتون؟
122
00:07:27,613 --> 00:07:28,573
ممنونم، آقا.
123
00:07:33,286 --> 00:07:37,039
من هیچوقت فلسفه
گذاشتن پر توی موها رو نفهمیدم.
124
00:07:37,123 --> 00:07:40,042
چرا به زن باید توجه ها رو
به این حقیقت جلب کنه که به خاطر یه سری
125
00:07:40,126 --> 00:07:42,837
سنت های عجیب غریب مثل یه پرنده
برای جلب توجه یه مرد قدقد میکنه؟
126
00:07:42,879 --> 00:07:44,255
پس چرا داریم نگاهشون میکنیم؟
127
00:07:44,338 --> 00:07:47,258
چون حاضرم هر کاری بکنم
به جز یک لحظه موندن توی اون خونه،
128
00:07:47,300 --> 00:07:50,136
در حالی که همه از شدت ذوق زدگی
از آینده دافنه دور و برش بال بال می زنند.
129
00:07:50,178 --> 00:07:53,139
شاهزاده هنوز داره خواستگاری میکنه؟
حدس میزنم نمیتونی برای نامزدی صبر کنی.
130
00:07:53,181 --> 00:07:55,725
پِن، به محض اینکه اونا نامزد کنن،
من نفر بعدی میشم.
131
00:07:55,766 --> 00:07:57,977
نظر من رو بخوای،
امیدوارم دافنه برای همیشه مجرد بمونه.
132
00:07:58,060 --> 00:07:59,562
بالاخره که باید ازدواج بکنه.
133
00:07:59,645 --> 00:08:01,564
چرا تنها گزینه های ما باید
134
00:08:01,647 --> 00:08:03,900
جنگ و دعوا و آخر سر ازدواج کردن باشه
یا اینکه هرگز لانه (خونه) رو ترک نکنیم؟
135
00:08:04,025 --> 00:08:06,152
اگه من بخوام پرواز بکنم چی؟
136
00:08:07,069 --> 00:08:08,905
میدونی کی داره پرواز میکنه؟
137
00:08:09,030 --> 00:08:11,491
لیدی ویسلداون.
اون در اوج آسمونه.
138
00:08:11,574 --> 00:08:14,285
یه زن شاغل که کل شهر رو دست انداخته،
139
00:08:14,368 --> 00:08:15,995
درحالی که دارن پول هاشون رو به جیب میزنن.
140
00:08:16,078 --> 00:08:17,663
زندگی اش رو تصور کن.
141
00:08:17,747 --> 00:08:18,915
استقلالش رو.
142
00:08:19,665 --> 00:08:22,376
هرشب تو سالن رقص الکی نمیخنده،
143
00:08:22,502 --> 00:08:25,213
دعا کنه که یه مرد ازش خوشش بیاد
و به ازدواج پابندش بزنه.
144
00:08:25,338 --> 00:08:27,590
این زندگی هست که
تو برای ویسلداون تصور کردی.
145
00:08:27,673 --> 00:08:30,885
باید ببینیمش در اینصورت شاید
رازش رو با ما درمیون گذاشت
146
00:08:30,927 --> 00:08:33,387
که چطور میشه از همچین سرنوشت پست
و غیرجالبی جلوگیری کرد.
147
00:08:33,513 --> 00:08:35,640
هویت لیدی ویسلداون کاملا محافظت شده است.
148
00:08:35,681 --> 00:08:37,642
مگه ما باهوش ترین دخترهای شهر نیستیم؟
149
00:08:37,683 --> 00:08:39,685
فکر میکنم، اگه کسی قرار باشه
پیداش کنه، اون ما هستیم.
150
00:08:39,769 --> 00:08:43,064
اگه میتونستم از یه کدوم از مجالس
این هفته در برم، حتما کمکت میکردم.
151
00:08:44,065 --> 00:08:45,233
وانمود کن مریضی.
152
00:08:45,358 --> 00:08:47,693
به مادرت بگو
همون مریضی که مارینا داره رو گرفتی.
153
00:08:47,818 --> 00:08:50,530
- راستی حالش چطوره؟
- آه، داره خوب میشه.
154
00:08:51,197 --> 00:08:55,201
اما اگه وقتی که دوباره میاد بیرون،
پیشش نباشم، خیلی درحقش ظلم کرده ام...
155
00:08:55,326 --> 00:08:57,495
اما من تو رو به خاطر تلاش هات تشویق میکنم.
156
00:08:57,537 --> 00:09:00,748
این یکی. من برای تهیه لیست مظنونین
به قلم پر جدیدی نیاز دارم.
157
00:09:00,831 --> 00:09:02,375
متشکرم.
158
00:09:04,835 --> 00:09:07,046
زودباشید!
به نظرتون برنده موندریچه یا گیلِسپی؟
159
00:09:07,088 --> 00:09:08,256
ممنون، آقا.
160
00:09:11,050 --> 00:09:13,719
اگه مامان میدونست
من از بین این همه جا، اینجا هستم...
161
00:09:13,844 --> 00:09:16,347
باور کن به من بیشتر غر میزد تا تو.
162
00:09:19,392 --> 00:09:22,144
اینم از شاهزاده ات. درحالی که
دست هاتون در دست همدیگه است،
163
00:09:22,270 --> 00:09:24,564
تا ضربه آخر از جلوی چشمتون ناپدید میشم.
164
00:09:28,067 --> 00:09:31,404
دوشیزه بریجرتون، از دیدارتون در اینجا
بسیار خوشحالم، اگرچه متعجم هم شدم.
165
00:09:31,445 --> 00:09:34,657
من از برادرتون خواستم تا شما رو بیارند،
تا بتونیم اوقاتی رو در کنار هم بگذرونیم،
166
00:09:34,740 --> 00:09:36,242
گرچه اعتراف میکنم
امید زیادی نداشتم بیاید.
167
00:09:36,284 --> 00:09:40,121
بیشتر خانم هایی که من ملاقات کرده ام
به نظر نمیرسید بتونند روحیات ظریفشون رو
168
00:09:40,162 --> 00:09:41,372
با خشونت مبارزه ها وفق بدهند.
169
00:09:41,455 --> 00:09:43,958
احتمالا شما خواهر نداشته باشید، عالیجناب،
170
00:09:44,000 --> 00:09:46,294
اگر که فکر میکنید بیشتر زن ها
ظریف و ملایم هستند.
171
00:09:46,836 --> 00:09:49,255
یه گردش به لباس فروشی زنانه
در زمان کمبود ابریشم،
172
00:09:49,297 --> 00:09:51,465
باعث میشه برای همیشه
از چنین تصوراتی خارج بشید.
173
00:09:52,883 --> 00:09:55,011
پس فکر میکنم چیزهای زیادی هست
که باید یاد بگیرم.
174
00:09:55,136 --> 00:09:57,972
اگه من رو همراهی کنید، قدردان
تدریس خصوصی ماهرانه شما خواهم بود.
175
00:10:02,184 --> 00:10:03,185
دوشیره بریجرتون؟
176
00:10:04,312 --> 00:10:06,606
حتما. باعث خوشحالیم خواهد بود.
177
00:10:09,692 --> 00:10:12,612
بهمون بگید آقای موندریچ،
درسته که شما با جناب دوک تمرین میکردید؟
178
00:10:12,737 --> 00:10:15,323
بیاید در نقش من اغراق نکنیم،
من صرفا یک شاگرد هستم.
179
00:10:15,406 --> 00:10:17,617
- در بهترین حالت، یه هدف تمرینی.
- عالیجناب شکسته نفسی میفرمایند.
180
00:10:17,617 --> 00:10:20,411
ایشون یکی از قوی ترین شاگردانی هستن
که تا به حال آموزش داده ام.
181
00:10:22,163 --> 00:10:24,915
شما امروز میتونید از ایشون پیروی کنید
و روی من شرط بندی کنید.
182
00:10:24,999 --> 00:10:26,459
مگه نه، هیستینگز؟
183
00:10:28,461 --> 00:10:30,504
- هیستینگز؟
- البته.
184
00:10:30,630 --> 00:10:33,591
ورزشکارمون، آقای موندریچ،
امروز برنده از مسابقه خارج میشه.
185
00:10:33,633 --> 00:10:36,052
من 40 شلینگ روی آقای گیلِسپی شرط میبندم.
186
00:10:36,135 --> 00:10:38,304
هرچی نباشه اون مرد از طرف شاهزاده است.
187
00:10:39,305 --> 00:10:41,641
خانم ها و آقایان،
لطفا روی صندلی هاتون بشینید.
188
00:10:41,724 --> 00:10:43,434
مسابقه درحال شروع شدنه.
189
00:10:46,020 --> 00:10:47,021
نگاهش کن!
190
00:10:52,818 --> 00:10:54,528
نترس. ورزشکار من از فولاد ساخته شده.
191
00:10:56,614 --> 00:10:59,492
- آره، دوباره!
- زودباش، موندریچ. مراقب پاهات باش.
192
00:11:23,641 --> 00:11:25,976
بهم بگید، اعلیحضرت، دلتنگ وطنتون شدید؟
193
00:11:26,060 --> 00:11:29,480
من هیچوقت پروس نبودم،
اما درباره زیبائیش خونده ام.
194
00:11:29,563 --> 00:11:31,273
قطعا جاذبه های زیادی داره،
195
00:11:31,357 --> 00:11:33,693
اون حرف ها که میگن
من اینجا در انگستان به مدرسه رفتم،
196
00:11:33,818 --> 00:11:36,779
و اغلب اوقات فکر میکرده ام
جایی بهتر از اینجا برای زندگی کردن
وجود نداره،
197
00:11:36,862 --> 00:11:38,114
یا برای تشکیل خانواده.
198
00:11:40,116 --> 00:11:42,493
آه، اگر خیلی صریح
و رک هستم من رو ببخشید،
199
00:11:42,576 --> 00:11:44,954
اما شما وابستگی زیادی
به خانواده خودتون دارید، نه؟
200
00:11:44,995 --> 00:11:48,416
بله. اون ها گرانبها ترین
دارایی های من در دنیا هستند.
201
00:11:48,874 --> 00:11:49,959
شما به خانواده تون نزدیک هستید؟
202
00:11:50,000 --> 00:11:52,002
من با پسرعموهای زیادی
بزرگ شدم که زیر دست و پا می دویدند
203
00:11:52,128 --> 00:11:55,256
و فکر میکنم روزی برای
فرزندان خودم هم همچین چیزی رو بخوام...
204
00:11:55,715 --> 00:11:58,718
البته اگر همسرم هم چنین چیزی رو بخواد.
205
00:12:15,151 --> 00:12:16,152
زودباش، بیلی.
206
00:12:16,277 --> 00:12:17,236
ادامه بده، موندریچ.
207
00:12:17,319 --> 00:12:20,156
تمرکز کن موندریچ! عقلت رو به کار بنداز!
208
00:12:21,532 --> 00:12:24,326
ادامه بده گلیسپی! کبودش کن!
209
00:12:26,912 --> 00:12:28,080
باریکلا! یکی دیگه!
210
00:12:46,599 --> 00:12:47,933
ادامه بده، موندریچ.
211
00:13:02,364 --> 00:13:04,366
- تو تضمین کردی پولم رو میدی.
- آقایون!
212
00:13:04,492 --> 00:13:08,078
به واسطه شهرت خوبم بهتون اطمینان میدم،
همه تون پول تون رو میگیرید.
213
00:13:08,204 --> 00:13:10,664
فقط دو روز ازتون وقت میخوام.
214
00:13:15,503 --> 00:13:17,463
نظرت چیه، بریجرتون؟
215
00:13:17,505 --> 00:13:19,381
این یکی بیشتر باب میلته؟
216
00:13:19,507 --> 00:13:20,508
آقای گرَنویل...
217
00:13:20,633 --> 00:13:22,760
شاید باید ببرنش به خانه سامِرسِت
218
00:13:22,802 --> 00:13:25,387
تا بتونه کنار نقاشی من ارزشش بره بالا.
219
00:13:25,471 --> 00:13:27,473
فکر میکنم بهتون
یه عذرخواهی بدهکار باشم، آقا.
220
00:13:28,474 --> 00:13:29,433
لازم نیست.
221
00:13:29,975 --> 00:13:32,394
من در واقع کاملاً از سوزش
نقدهای صریح شما لذت میبرم.
222
00:13:33,938 --> 00:13:34,897
خب؟
223
00:13:35,606 --> 00:13:37,608
برای سلیقه من زیادی زمخته.
224
00:13:41,111 --> 00:13:43,405
فاجعه است. اون آدم منفور
لیاقتش بهتر از این ها بود.
225
00:13:43,489 --> 00:13:45,533
مال شما کجاست؟
226
00:13:46,242 --> 00:13:47,493
- من...
- اثرتون؟
227
00:13:49,411 --> 00:13:51,413
شما میخواید بگید خودتون یه نقاش نیستید؟
228
00:13:51,497 --> 00:13:53,833
خب... من... من فکر کنم
بعضی وقت ها دوست دارم...
229
00:13:53,958 --> 00:13:55,543
خب، منظورم اینه، من تقریبا...
230
00:13:55,626 --> 00:13:58,838
حدس میزنم "بله" و "متشکرم"
کلماتی باشن که شما دنبالش میگردید.
231
00:13:59,839 --> 00:14:03,008
ولی در هر صورت،
شما باید به کارگاه من بیاید.
232
00:14:04,426 --> 00:14:06,637
کارهایی که برای خودم
انجام میدم اونجا هستند،
233
00:14:06,720 --> 00:14:09,849
و فکر کنم تو کارهای
واقعی من رو کمتر پیدا کنی...
234
00:14:10,266 --> 00:14:13,727
تو چطوری گفتیش؟
"بی روح و فاقد زندگی درونی؟"
235
00:14:13,811 --> 00:14:16,564
انگار قرار نیست بذاری فراموشش کنم، نه؟
236
00:14:27,700 --> 00:14:29,869
شنیدم قراره امشب شهر رو ترک کنی.
237
00:14:30,536 --> 00:14:31,704
درست شنیدی.
238
00:14:32,997 --> 00:14:35,457
من بد قضاوتت کردم،
هیچوقت کاملا مطمئن نبودم،
239
00:14:35,583 --> 00:14:38,752
اما حالا معلومه که نیت-ت
درباره دافنه شرافتنمدانه بوده.
240
00:14:39,545 --> 00:14:41,171
اون برای خودش یک شاهزاده پیدا کرده،
241
00:14:41,964 --> 00:14:43,465
و حالا تو داری راه خودت رو میری.
242
00:14:44,592 --> 00:14:47,469
شاید یه روز جفتمون به این ماجراها بخندیم.
243
00:14:48,012 --> 00:14:48,971
شاید.
244
00:14:50,139 --> 00:14:52,057
داری بهم میگی ناراحتی
از اینکه میبینی دارم میرم؟
245
00:14:52,182 --> 00:14:54,476
دیگه زیاده روی نکن.
246
00:15:00,316 --> 00:15:01,317
لرد بریجرتون.
247
00:15:01,984 --> 00:15:02,943
اعلیحضرت.
248
00:15:03,611 --> 00:15:05,905
بهم گفتن ممکنه اینجا باشید.
میشه باهم گفتگویی داشته باشیم؟
249
00:15:05,988 --> 00:15:07,072
حتما.
250
00:15:18,500 --> 00:15:20,085
برادرت تو رو کجا برد؟
251
00:15:20,210 --> 00:15:22,755
اون تمام مدت مراقبم بود، مامان.
252
00:15:22,796 --> 00:15:26,926
مهم نیست. مسابقه بوکس
جای مناسبی برای یک بانوی جوان نیست.
253
00:15:27,009 --> 00:15:30,095
برای یک شاهزاده جای مناسبیه؟
ایشون هم در مسابقه امروز حضور داشتن، خواهر؟
254
00:15:30,220 --> 00:15:31,096
بله حضور داشت.
255
00:15:31,096 --> 00:15:33,349
این یه سرگرمی نفرت انگیز و وحشیانه است.
256
00:15:33,474 --> 00:15:35,643
- دوک چی؟
- دوک چی، چی؟
257
00:15:37,478 --> 00:15:39,480
اونم اونجا بود؟
258
00:15:40,230 --> 00:15:41,231
خبر ندارم.
259
00:15:41,732 --> 00:15:43,901
اگه دوک اونجا بود، من که ندیدمش.
260
00:15:49,239 --> 00:15:51,200
- چی داری مینویسی؟
- هیچی.
261
00:15:51,241 --> 00:15:53,535
کل روز میشینی اما هیچی نمینویسی.
262
00:15:53,619 --> 00:15:55,120
خیلی خب فرانچسکا
263
00:15:55,245 --> 00:15:57,122
دارم مینویسم که
چه موجود فضولی هستی تو.
264
00:16:02,503 --> 00:16:04,088
مادر. داف.
265
00:16:04,129 --> 00:16:06,131
واقعا خواهرت رو به مسابقه بوکس بردی؟
266
00:16:06,256 --> 00:16:08,217
تذکرتون باید صبر کنه.
من خبرهایی دارم.
267
00:16:08,258 --> 00:16:11,387
شاهزاده فردریش از من اجازه خواست
تا پیشنهاد ازدواجش رو مطرح کنه.
268
00:16:12,763 --> 00:16:13,722
به این زودی؟
269
00:16:14,264 --> 00:16:15,849
خب، تو چی بهش گفتی؟
270
00:16:15,975 --> 00:16:18,143
گفتم خواهرم خودش باید جواب بده.
271
00:16:18,268 --> 00:16:20,854
من هیچ مخالفتی با اون مرد ندارم.
مردم درباره اش حرف های خوبی میزنند.
272
00:16:20,938 --> 00:16:24,400
هر تصمیمی که بگیری، داف،
حمایت من رو خواهی داشت.
273
00:16:30,406 --> 00:16:31,949
من.. آه...
274
00:16:31,991 --> 00:16:33,409
من...
275
00:16:33,951 --> 00:16:35,369
مجبور نیستی الان جواب بدی.
276
00:16:36,495 --> 00:16:38,080
مدت زیادی نیست که میشناسیش.
277
00:16:38,163 --> 00:16:40,666
هروقت جوابت آماده شد بهم بگو،
من اون رو به شاهزاده منتقل میکنم.
278
00:16:41,250 --> 00:16:42,209
حتما.
279
00:16:54,930 --> 00:16:58,684
باید بهتون میگفتم خیلی اوقات خوشی رو
در تمام مدت با شما گذروندم، عالیجناب،
280
00:16:58,767 --> 00:17:02,938
اما من همچین رفتار چاپلوسانه ای رو
به بقیه آدم های شهر واگذار میکنم.
281
00:17:03,147 --> 00:17:05,607
من هم دلم برای شما تنگ میشه، لیدی دانبری.
282
00:17:06,775 --> 00:17:08,902
قصد داری بهم بگی کجا داری میری؟
283
00:17:09,319 --> 00:17:10,446
الان وقتش شده.
284
00:17:10,529 --> 00:17:12,072
هنوز دارم فکر می کنم، اما...
285
00:17:12,197 --> 00:17:13,824
خیلی مهم نیست، نه؟
286
00:17:13,949 --> 00:17:16,660
مطمئنم به گوشه ای دورافتاده
از جهان فرار میکنی
287
00:17:16,785 --> 00:17:19,079
و همون کاری که همیشه میکردی رو ادامه میدی.
288
00:17:19,204 --> 00:17:23,375
- و اون کار چی هست؟
- تمام چیزایی رو که حق مسلمت
میدونی، به دست بیاری.
289
00:17:24,626 --> 00:17:27,921
مرد جوانی که من همیشه
به بزرگ کردنش افتخار میکردم،
290
00:17:27,963 --> 00:17:28,964
خب...
291
00:17:30,257 --> 00:17:32,092
انتظار بیشتری ازت داشتم.
292
00:17:32,968 --> 00:17:36,472
درک بیشتر، هوش بیشتر، قدردانی بیشتر.
293
00:17:36,555 --> 00:17:37,431
لیدی دانبری...
294
00:17:37,473 --> 00:17:40,684
تو اجازه دادی اون خانم جوان
از انگشت هات سر بخوره
295
00:17:40,809 --> 00:17:41,935
انگار که هیچ چیز نیست.
296
00:17:42,853 --> 00:17:46,482
من میفهمم تو به موضوعاتی مثل
عشق و فداکاری اعتقاد داری،
297
00:17:46,565 --> 00:17:48,067
علاقه و دلبستگی،
298
00:17:48,108 --> 00:17:50,486
اما تو همه این ها رو قدیمی و پوچ میدونی.
299
00:17:50,569 --> 00:17:54,698
اما آیا هیچ فکر کردی این ها دقیقاً
همون چیزهایی هستند که باعث شده
300
00:17:54,823 --> 00:17:58,660
یک روز جدید در این جامعه طلوع بکنه؟
301
00:18:00,120 --> 00:18:01,288
به ملکه مون نگاه کن.
302
00:18:02,206 --> 00:18:04,541
به پادشاهمون نگاه کن. به ازدواجشون نگاه کن.
303
00:18:04,583 --> 00:18:08,128
به هر کاری که برای ما انجام میده نگاه کن،
304
00:18:08,253 --> 00:18:10,547
بهمون اجازه میده چیزی باشیم
که الان هستیم.
305
00:18:10,964 --> 00:18:14,551
ما دو جامعه جداگانه بودیم،
که به لحاظ رنگ پوست تقسیم شده بودیم،
306
00:18:14,593 --> 00:18:17,805
تا اینکه پادشاه عاشق
یکی از ماها (سیاه پوستان) شد.
307
00:18:18,722 --> 00:18:21,225
عشق، عالیجناب...
308
00:18:22,142 --> 00:18:23,894
همه چیز رو فتح میکنه.
309
00:18:26,105 --> 00:18:28,023
من معتقدم که باید دید.
310
00:18:29,691 --> 00:18:31,860
پادشاه ممکنه ملکه اش رو انتخاب کرده باشه.
311
00:18:32,444 --> 00:18:33,612
ممکنه جایگاه ما رو که از نظر اون ها
312
00:18:33,737 --> 00:18:36,448
جزو افراد پست جامعه حساب میشدیم
به جایگاه دوک و اعضای سلطنتی
ارتقا داده باشه،
313
00:18:36,532 --> 00:18:38,117
و در همون هوی و هوس...
314
00:18:39,034 --> 00:18:41,453
ممکنه به راحتی ذهنیتش رو عوض کنه.
315
00:18:42,329 --> 00:18:45,624
ذهنیتی که همونطوری که همه مون میدونیم،
به یه طناب سست و نازک بنده.
316
00:18:45,749 --> 00:18:48,710
بنابراین، نه، متاسفم لیدی دانبری،
در این مورد باهمدیگه هم عقیده نیسیتم.
317
00:18:48,752 --> 00:18:51,463
عشق هیچ چیزی رو عوض نمیکنه.
318
00:18:56,135 --> 00:18:58,345
کشتی من ساعت نه و ربع حرکت می کنه.
319
00:18:59,847 --> 00:19:01,014
براتون نامه مینویسم...
320
00:19:02,349 --> 00:19:03,559
از هرجایی که رفتم.
321
00:19:13,735 --> 00:19:14,695
لرد راتلج.
322
00:19:16,780 --> 00:19:20,325
دوشیزه تامسون تمام بعد از ظهر
داشت به ما میگفت
323
00:19:20,367 --> 00:19:23,078
چقدر مشتاقه که با شما صحبت بکنه.
324
00:19:23,203 --> 00:19:27,499
من به صحبت هاش نیازی ندارم.
میخوام ببینم چطوری میچرخه.
325
00:19:32,796 --> 00:19:35,215
- آقای فینچ.
- من رو ببحشید، دوشیزه فدرینگتون.
326
00:19:35,340 --> 00:19:37,676
اوه، چه لباس دلپذیری.
327
00:19:37,759 --> 00:19:39,761
دقیقا به رنگ همون پنیر گلاستری که
328
00:19:39,803 --> 00:19:41,471
مادرتون امروز عصر همراه چای سرو کردند.
329
00:19:41,513 --> 00:19:43,599
من خیلی پنیر دوست دارم.
330
00:19:44,391 --> 00:19:46,768
درست مثل من، آقای فینچ.
331
00:19:46,810 --> 00:19:50,105
البته باید بگم من پنیر استیلتون رو
به چدار ترجیح میدم.
332
00:19:55,944 --> 00:19:58,822
ممکنه این فصل دوتا عروسی
داشته باشیم، سرورم.
333
00:19:58,947 --> 00:20:00,115
شک دارم.
334
00:20:13,003 --> 00:20:14,046
دافنه!
335
00:20:14,630 --> 00:20:17,758
- زیبا شدی، مثل همیشه.
- ممنونم، کریسیدا.
336
00:20:20,010 --> 00:20:21,470
میتونستی هرکسی رو انتخاب کنی.
337
00:20:21,511 --> 00:20:23,889
تو مردانی رو داری که به صف ایستاده اند
تا بهت ادای احترام کنند.
338
00:20:24,348 --> 00:20:27,935
با اینحال امون ندادی تا شانس من
برای خوشبختی رو بدزدی، نه؟
339
00:20:29,019 --> 00:20:31,647
میدونستم بازار ازدواج
ما رو رقیب هم میکنه
340
00:20:32,147 --> 00:20:34,066
اما هیچوقت فکر نمیکردم
تو بتونی دشمن من بشی.
341
00:20:34,149 --> 00:20:36,235
اون مرد انتخابش رو کرده، کریسیدا.
342
00:20:38,237 --> 00:20:39,863
انتظار داشتی چی کار میکردم؟
343
00:20:48,789 --> 00:20:52,501
دوشیزه بریجرتون،
مثل همیشه مطبوع به مظر میرسید.
344
00:20:52,542 --> 00:20:54,378
ممنونم، اعلیحضرت.
345
00:20:54,461 --> 00:20:56,922
امیدوارم جایی برای ما
روی کارت رقصتون وجود داشته باشه.
346
00:20:56,964 --> 00:20:58,257
فکر کنم هست.
347
00:21:23,240 --> 00:21:24,199
جفریز!
348
00:21:25,284 --> 00:21:26,410
عالیجناب.
349
00:21:26,493 --> 00:21:28,996
چرا این نقاشی به جای اینکه
در خونه سامرست باشه، اینجاست؟
350
00:21:29,121 --> 00:21:30,372
فراموش کردید، قربان؟
351
00:21:30,414 --> 00:21:32,833
شما درخواست کردید بهتون برگردونده بشه،
352
00:21:32,916 --> 00:21:35,919
و باید اضافه کنم انجام دادنش کار آسونی نبود.
353
00:22:01,028 --> 00:22:03,238
تو اتاق من داری چی کار میکنی؟
354
00:22:03,989 --> 00:22:04,948
اوه...
355
00:22:05,407 --> 00:22:08,618
مامان ازم خواست تا آخرین نسخه
لیدی ویسلداون رو براش ببرم.
356
00:22:08,702 --> 00:22:13,540
میخواست بشماره چند بار اسم
دافنه و شاهزاده فردریش توش آورده شده.
357
00:22:13,623 --> 00:22:15,417
خانم وایکنتس در مهمانی تراوبریج هستند.
358
00:22:15,459 --> 00:22:18,170
به نظر نمی رسیدن خیلی از
شاهزاده فردریش خوشحال باشه.
359
00:22:20,297 --> 00:22:22,341
چرا این همه نشریه ویسلداون داری؟
360
00:22:22,466 --> 00:22:24,760
باید هر کاری میکنم به شما بگم؟
361
00:22:25,302 --> 00:22:26,345
بله...
362
00:22:27,137 --> 00:22:28,013
باید بگی.
363
00:22:28,055 --> 00:22:30,557
هرچی باشه منم بریجرتون هستم،
پس بانوی شما میشم.
364
00:22:31,600 --> 00:22:34,644
وقتی تو گهواره بودی باسنت رو میشستم،
365
00:22:34,728 --> 00:22:36,897
و من... از لحن صدات خوشم نمیاد.
366
00:22:37,022 --> 00:22:41,485
یک بار ازت پرسیدم، دوباره میپرسم،
تو اتاق من چی کار داری، الوئیز؟
367
00:22:41,568 --> 00:22:43,653
فکر میکردم شاید تو لیدی ویسلداون باشی.
368
00:22:47,491 --> 00:22:50,202
یا... شاید هم نباشی،
369
00:22:50,285 --> 00:22:52,788
شاید یه خدمتکار دیگه باشه.
370
00:22:52,871 --> 00:22:54,790
احیانا تو باهوش ترین اون ها نیستی؟
371
00:22:54,873 --> 00:22:56,500
ببخشید؟
372
00:22:56,583 --> 00:23:01,088
فکر میکنی یه خدمتکار
با اون همه کاری که رو سرش ریخته
373
00:23:01,213 --> 00:23:03,131
وقت میکنه لیدی ویسلداون باشه؟
374
00:23:06,760 --> 00:23:11,932
فکر میکنی با اون همه پولی که
ویسلداون داره نوکری شما رو میکردم؟
375
00:23:14,518 --> 00:23:15,936
دلم درد گرفت.
376
00:23:19,189 --> 00:23:20,399
برو بیرون.
377
00:23:29,324 --> 00:23:30,826
- دوشیزه بریجرتون...
- یک لحظه وقت میخوام.
378
00:23:32,911 --> 00:23:35,372
تا سرحال بشم، اعلیحضرت.
379
00:23:35,455 --> 00:23:37,749
دوشیزه بریجرتون، هنوز نامزد نشدید؟
380
00:23:38,750 --> 00:23:42,087
باید من رو برای یکی از
برادران شاهزاده داره جور کنی.
381
00:23:42,963 --> 00:23:45,132
نگاه کن کجا پرواز میکنی، فرشته.
382
00:24:00,856 --> 00:24:01,982
دوشیزه بریجرتون.
383
00:24:07,070 --> 00:24:08,572
اینجا چی کار میکنی؟
384
00:24:11,783 --> 00:24:15,120
- فکر میکردم دارید از لندن میرید.
- داشتم میرفتم. دارم میرم.
385
00:24:16,705 --> 00:24:18,790
- اومدم تا خداحافظی کنم.
- از کی؟
386
00:24:18,874 --> 00:24:21,543
- از شما.
- خداحافظی شما کاملاً غیر ضروریه.
387
00:24:22,878 --> 00:24:23,879
ما باهم دوست نیستیم.
388
00:24:24,588 --> 00:24:26,673
ما هرگز دوست نبودیم
همونطوری که خودتون کاملاً صریح گفتید.
389
00:24:26,715 --> 00:24:29,301
- و من به خاطرش متاسفم.
- خواهش میکنم، عذرخواهی نکنید.
390
00:24:31,094 --> 00:24:34,723
نمیذارم دوباره من رو گمراه کنید.
391
00:24:35,223 --> 00:24:38,977
شما دوست من هستید. شما دوست من نیستید.
شما عیاش هستید. شما عیاش نیستید.
392
00:24:39,019 --> 00:24:40,854
- شما متاسفی...
- واقعا متاسفم.
393
00:24:40,896 --> 00:24:42,022
این خیلی خوبه.
394
00:24:43,607 --> 00:24:46,985
ولی باید بدونید عذرخواهی شما
هیچ تاثیری روی زندگی من نداره،
395
00:24:47,027 --> 00:24:48,904
حتی رفتن تون از لندن.
396
00:24:49,863 --> 00:24:51,281
من دارم با شاهزاده ازدواج میکنم.
397
00:24:51,740 --> 00:24:54,034
باید خیلی خوشحال باشم.
398
00:24:57,537 --> 00:24:59,623
واقعا خوشحال خواهی بود؟
399
00:24:59,706 --> 00:25:00,957
چرا نباید باشم؟
400
00:25:02,626 --> 00:25:04,085
شاهزاده فردریش مهربونه،
401
00:25:05,295 --> 00:25:06,254
و عاشق منه...
402
00:25:07,255 --> 00:25:08,757
و میدونه که چی میخواد.
403
00:25:10,300 --> 00:25:13,053
مرد خوبیه، و پدر فوق العاده ای هم میشه.
404
00:25:13,136 --> 00:25:15,639
پس واقعا باور داری که
میتونه برات بهترین مرد باشه؟
405
00:25:15,722 --> 00:25:17,891
چطور جرأت میکنی
انتخاب های من رو زیر سؤال ببری؟
406
00:25:19,059 --> 00:25:21,728
اون ها انتخاب های من هستند، نه تو.
407
00:25:21,770 --> 00:25:26,691
من انتخاب تو برای قاره نوردی رو
زیر سؤال نمیبرم، که میخوای مثل
بدبخت بیچاره ها بذاری بری.
408
00:25:27,776 --> 00:25:31,112
مجبور نیستم خودم رو برای تو توضیح بدم.
من به تو هیچ چی بدهکار نیستم.
409
00:25:31,947 --> 00:25:35,158
اون برای من عالیه.
قراره که یه پرنسس بشم!
410
00:25:42,082 --> 00:25:43,667
اصلا میخوای چیزی بهم بگی؟
411
00:25:49,381 --> 00:25:50,507
پس، برو.
412
00:25:54,469 --> 00:25:55,512
خیلی خب.
413
00:25:58,098 --> 00:25:59,224
دوشیزه بریجرتون.
414
00:25:59,975 --> 00:26:01,059
دوشیزه بریجرتون.
415
00:26:02,394 --> 00:26:03,520
دوشیزه بریجرتون!
416
00:26:09,985 --> 00:26:11,236
برگرد به مهمونی.
417
00:26:11,903 --> 00:26:12,988
دست از راه رفتن بردار.
418
00:26:13,113 --> 00:26:16,074
- از دنبال کردن من دست بردارید.
- این بیرون امن نیست.
419
00:26:16,533 --> 00:26:19,995
- اجازه نمیدم بیشتر از این جلو بری.
- شما نمیتونید بهم بگید چی کار کنم.
420
00:26:20,078 --> 00:26:21,037
دافنه...
421
00:26:22,247 --> 00:26:23,915
گوش نمیدی؟
422
00:26:26,835 --> 00:26:28,461
واقعا ازتون عذر میخوام.
423
00:26:30,005 --> 00:26:30,964
من...
424
00:26:32,966 --> 00:26:34,050
من...
425
00:26:35,677 --> 00:26:37,262
آنتونی!
426
00:26:43,810 --> 00:26:45,020
باید باهاش ازدواج کنی.
427
00:26:45,979 --> 00:26:47,689
- چی؟
- فوراً.
428
00:26:47,772 --> 00:26:49,649
فقط میتونیم امیدوار باشیم
کسی ندیده باشه شما
آزادانه داشتید چی کار میکردید،
429
00:26:49,691 --> 00:26:51,443
و خواهرم از آبرو ریزی های بعدی در امان بمونه.
430
00:26:51,526 --> 00:26:53,403
- باهاش ازدواج میکنی!
- برادر!
431
00:26:53,862 --> 00:26:55,739
من نمیتونم باهاش ازدواج کنم.
432
00:26:58,283 --> 00:27:01,411
تو پاکدامنی خواهرم رو لکه دار کردی
و حالا نمیخوای باهاش ازدواج کنی؟
433
00:27:03,288 --> 00:27:05,540
میدونستم تو یه هرزه ای، هیستینگز،
اما هیچوقت فکر نمیکردم انقدر خوار و پست باشی.
434
00:27:05,582 --> 00:27:07,667
من نمیتونم باهاش ازدواج کنم.
435
00:27:11,504 --> 00:27:13,006
در این صورت برام چاره ای باقی نمیذاری.
436
00:27:13,965 --> 00:27:15,634
درخواست اعاده حیثیت میکنم.
437
00:27:16,551 --> 00:27:19,012
دوئل؟ آنتونی، تو نمیتونی...
438
00:27:19,137 --> 00:27:20,597
اون تو رو بی آبرو کرده، خواهر.
439
00:27:20,680 --> 00:27:24,184
اون آبروی تو و من و
شهرت اسم بریجرتون رو نابود کرده.
440
00:27:25,018 --> 00:27:27,562
من درباره ات اشتباه فکر میکردم،
تو هر دوی ما رو فریب دادی،
441
00:27:27,604 --> 00:27:30,023
اما نمیذارم خواهرم تاوان گناه من رو بده.
442
00:27:30,106 --> 00:27:32,567
- ما مثل دو نجیب زاده این قضیه رو حل میکنیم.
- میفهمم.
443
00:27:33,568 --> 00:27:35,111
سپیده دم خورشید میبینمت.
444
00:27:37,030 --> 00:27:38,615
من نمیفهمم.
445
00:27:40,033 --> 00:27:43,119
ترجیح میدی بمیری اما با من ازدواج نکنی؟
446
00:27:45,205 --> 00:27:46,706
از صمیم قلب متاسفم.
447
00:27:48,750 --> 00:27:50,543
باید بریم، داف،
448
00:27:50,627 --> 00:27:52,045
قبل از اینکه کسی ما رو ببینه.
449
00:28:16,861 --> 00:28:19,948
شَمپِین!
شبیه شرم (shame) و درد (pain) شنیده میشه.
* بازی با کلمات*
450
00:28:20,073 --> 00:28:21,950
خیلی سرگرم کننده اس.
451
00:28:22,575 --> 00:28:24,953
خواهرمون سردرد داره.
میبرمش خونه.
452
00:28:25,495 --> 00:28:28,665
- با مادر برگرد خونه.
- دافنه، به نظر ناخوش میای؟
453
00:28:28,748 --> 00:28:30,583
تو باغ سرما خوردی؟
454
00:28:45,557 --> 00:28:48,768
میدونستم وقتی اصرار میکرد دوشیزه تامسون رو
نگه داریم، یه جای کار مشکوک بود.
455
00:28:48,852 --> 00:28:50,395
اما آیا من باهاش دعوا کردم؟ نه
456
00:28:50,520 --> 00:28:51,980
من کاری رو کردم که بهم گفت،
تمام تلاشم رو کردم.
457
00:28:52,105 --> 00:28:54,524
اما خلاص شدن از تنها خواستگار فیلیپای عزیزم
458
00:28:54,566 --> 00:28:57,527
اون هم بدون هیچ دلیلی،
مردک غیرقابل تحمل!
459
00:28:58,695 --> 00:28:59,863
مراقب در باش.
460
00:28:59,988 --> 00:29:01,948
دقیقا میخواید چی رو پیدا کنید، خانم؟
461
00:29:01,990 --> 00:29:04,617
تا وقتی پیداش نکنم نمیدونم چیه، خانم وارلی.
462
00:29:08,830 --> 00:29:11,166
متشکرم، هامبولت.
لازم نیست کسی رو بفرستی بالا.
463
00:29:11,875 --> 00:29:14,377
میخوام بدونی که من ازت عصبانی نیستم.
464
00:29:14,461 --> 00:29:16,713
من تو رو به خاطر
اتفاقی که افتاده سرزنش نمیکنم.
465
00:29:16,755 --> 00:29:18,882
با من مثل یه بچه رفتار نکن.
466
00:29:19,007 --> 00:29:20,175
من خودم کردم.
467
00:29:20,258 --> 00:29:23,470
- اون ازت سؤاستفاده کرده.
- نه اونقدر که من ازش سؤاستفاده کردم.
468
00:29:23,553 --> 00:29:24,971
تو متوجه نیستی.
469
00:29:25,472 --> 00:29:28,600
من باید ازت بهتر مواظبت میکردم.
من از اول ذاتش رو میدونستم.
470
00:29:29,142 --> 00:29:31,186
تو اینطوری فکر میکنی چون من یه زن هستم،
471
00:29:31,311 --> 00:29:33,897
چون من نمیتونم برای خودم انتخاب کنم؟
472
00:29:34,564 --> 00:29:35,565
به خاطر همینه، برادر؟
473
00:29:36,775 --> 00:29:39,736
آیا تو همونطوری که میگی واقعا برات مهمه
که سایمون من رو بی آبرو کرده،
474
00:29:39,778 --> 00:29:43,323
یا به خاطر غرور مردانه خودته
که به دنبال ارضا کردنش هستی؟
475
00:29:43,406 --> 00:29:46,201
- برو بالا بخواب.
- تو نمیتونی باهاش دوئل کنی.
476
00:29:46,284 --> 00:29:48,620
به یک دلیل غیرقانونیه.
477
00:29:48,703 --> 00:29:51,581
هر دوتون ممکنه دستگیر بشید،
یا حتی کشته بشید.
478
00:29:53,416 --> 00:29:55,794
- باید راه دیگه ای وجود داشته باشه.
- میخوای چی کار کنم؟
479
00:29:56,628 --> 00:29:58,087
این تصمیم راحتی برای من نبود،
480
00:29:58,171 --> 00:30:00,632
اما این روشیه که نجیب زاده ها
مسائلشون رو حل میکنند.
481
00:30:00,715 --> 00:30:02,842
- اگه این آبرو ریزی برملا بشه...
- من میتونم باهاش کنار بیام.
482
00:30:03,635 --> 00:30:07,305
اما چیزی که باهاش کنار نمیام اینه که
مرگ دوک به دست من باشه.
483
00:30:08,014 --> 00:30:10,809
یا حتی به دست تو، هرچند که ممکنه
تو این لحظه خیلی وسوسه برانگیز باشه.
484
00:30:10,892 --> 00:30:13,520
این چیزی بیشتر از آبروی توئه که در خطره.
پای نجابت و شرافت خواهرهات هم در میونه.
485
00:30:13,645 --> 00:30:15,063
کل شهرت خانوادگی مون.
486
00:30:15,104 --> 00:30:16,189
تصمیمش گرفته شده.
487
00:30:16,231 --> 00:30:17,315
اوه، این دیوونگیه.
488
00:30:19,192 --> 00:30:20,151
قضیه چیه؟
489
00:30:20,902 --> 00:30:21,945
من و تو باید حرف بزنیم.
490
00:30:22,737 --> 00:30:23,905
دافنه، برو بخواب.
491
00:30:32,372 --> 00:30:34,207
میخوام که تو پشتیبان من باشی.
492
00:30:35,834 --> 00:30:37,293
اگه خودت رو به کشتن بدی چی؟
493
00:30:37,669 --> 00:30:39,838
در این صورت عنوان و
ملک و املاک به تو میرسه.
494
00:30:42,549 --> 00:30:45,385
- و اگه تو هیستینگز رو بکشی؟
- مجبور میشم کشور رو ترک کنم.
495
00:30:45,468 --> 00:30:47,679
هر اتفاقی بیوفته تو رئیس خانواده خواهی بود.
496
00:30:51,391 --> 00:30:54,394
معلومه که نه.
شما کاملا هوشیار هستید.
497
00:30:57,522 --> 00:31:00,692
اونقدر هوشیار هستم که
بفهمم کی گستاخ میشی.
498
00:31:01,651 --> 00:31:03,987
- شبت بخیر، عزیزم.
- شبتون بخیر، مادر.
499
00:31:07,699 --> 00:31:08,783
بیا اینجا.
500
00:31:08,867 --> 00:31:10,994
خدای من. کسی مرده؟
501
00:31:15,081 --> 00:31:16,249
چی کار داری میکنی؟
502
00:31:16,291 --> 00:31:18,793
بدجوری نیاز دارم مشروب بخورم.
503
00:31:19,002 --> 00:31:21,004
و اینجا تنها جاییه که
میتونی یکی پیدا کنی؟
504
00:31:26,426 --> 00:31:28,303
نباید الان تو کشتی باشی؟
505
00:31:28,386 --> 00:31:29,345
برنامه عوض شد.
506
00:31:32,015 --> 00:31:35,435
برای همچین شراب (برندی) نابی،
باید بهم بگی جریان از چه قراره؟
507
00:31:37,312 --> 00:31:39,856
سحرگاه قراره آنتونی بریجرتون رو ببینم.
508
00:31:48,031 --> 00:31:52,201
دعوا سر هرچیزی که هست،
ازش معذرت خواهی کنید،
اون مطمئناً مرد بخشنده ای خواهد بود.
509
00:31:52,285 --> 00:31:54,746
نه وقتی که موضوع به خواهرش مربوط باشه.
510
00:31:56,831 --> 00:31:59,584
دقیقا چقدر به دختره اهانت شده؟
511
00:32:09,761 --> 00:32:11,638
باید یه گیلاس دیگه بخورم
اگه قراره پشتیبانت باشم.
512
00:32:11,638 --> 00:32:13,765
- نمیتونم بهت اجازه بدم.
- نمیتونی جلوم رو بگیری.
513
00:32:43,795 --> 00:32:46,381
فکر میکنم امشب خیلی از خونه تون دور شدید.
514
00:32:46,464 --> 00:32:47,632
سیه نا، خواهش میکنم.
515
00:32:48,800 --> 00:32:50,510
ما نمیتونیم باهم باشیم. حالا میفهمم.
516
00:32:50,635 --> 00:32:52,053
این دنیا اجازه نمیده.
517
00:32:52,095 --> 00:32:54,681
اما اگه تو موقعیت دیگه ای قرار بگیریم چی،
518
00:32:54,764 --> 00:32:56,808
جایی که من و تو رو بتونن قبول کنن،
519
00:32:56,933 --> 00:32:59,686
بدون هیچ شرم و اتهاماتی که
این جامعه بهمون وارد میکنه.
520
00:32:59,769 --> 00:33:00,812
در اینصورت من رو قبول میکنی؟
521
00:33:00,895 --> 00:33:03,064
شما در رویا حرف میزنید، سرورم،
522
00:33:03,106 --> 00:33:05,108
و با این حال من رو
از خواب راحت محروم می کنید.
523
00:33:05,191 --> 00:33:06,401
سپیده دم باید دوئل کنم.
524
00:33:11,406 --> 00:33:12,532
به خاطر مسئله هیثیتی؟
525
00:33:12,657 --> 00:33:14,909
اگه زنده بمونم تا طلوع خورشید رو ببینم،
آزاد خواهم بود...
526
00:33:16,119 --> 00:33:19,539
آزاد از جامعه، آزاد از این قانون ها،
همون قانون هایی که ما رو از هم جدا نگه میداره.
527
00:33:19,622 --> 00:33:22,333
میتونیم باهم بریم،
از همه این ها دور بشیم، سیه نا.
528
00:33:36,347 --> 00:33:38,474
- ای.. اینجا چی کار میکنی؟
- ساکت.
529
00:33:39,058 --> 00:33:43,563
دفتر صورتحسابت رو پیدا کردم،
زیر روزنامه های قدیمی پنهان شده بود.
530
00:33:47,775 --> 00:33:49,402
از تمام معامله ها خبر دارم...
531
00:33:51,195 --> 00:33:52,947
هر حساب مالی.
532
00:33:53,031 --> 00:33:54,866
- ت... تو نمیدونی...
- من همه چی رو...
533
00:33:55,783 --> 00:33:56,868
میدونم.
534
00:33:57,869 --> 00:33:59,328
درباره شرط بندیت میدونم.
535
00:33:59,787 --> 00:34:01,372
درباره بدهیت میدونم.
536
00:34:01,497 --> 00:34:04,083
میدونم همه پول هامون رو خرج کردی.
537
00:34:04,208 --> 00:34:06,878
- اجازه نمیدم...
- حتی جهیزیه دخترامون رو خرج کردی.
538
00:34:12,050 --> 00:34:17,722
به خاطر همین آقای فینچ قابل قبول رو
برای دختر عزیزمون فیلیپا، رد کردی؟
539
00:34:18,347 --> 00:34:21,893
به خاطر همین داریم
دوشیزه تامسون رو تو خونه مون نگه میداریم؟
540
00:34:21,976 --> 00:34:23,394
به پدر اون هم قرض داری؟
541
00:34:23,478 --> 00:34:26,105
پس سؤال این نیست که من چی میدونم!
542
00:34:30,109 --> 00:34:31,360
سؤال اینه که...
543
00:34:32,987 --> 00:34:35,323
قراره باهاش چی کار کنی؟
544
00:34:37,950 --> 00:34:39,410
سرورم؟
545
00:34:40,787 --> 00:34:41,913
سرورم؟
546
00:34:48,920 --> 00:34:49,962
آرچیبالد!
547
00:34:50,004 --> 00:34:51,172
من باعث سرشکستگی تو شدم.
548
00:34:52,632 --> 00:34:54,133
من... من...
549
00:34:54,217 --> 00:34:56,469
من باعث سرشکستگی دخترامون شدم.
550
00:34:58,096 --> 00:34:59,055
من...
551
00:35:00,807 --> 00:35:03,059
نمیدونم باید چی کار کنم.
552
00:35:03,726 --> 00:35:05,019
پورشا...
553
00:35:21,410 --> 00:35:22,829
- کجا رفتند؟
- داف...
554
00:35:22,912 --> 00:35:25,206
- بگو کجا قراره این دوئل اتفاق بیوفته؟
- چرا باید همچین کاری کنم؟
555
00:35:25,206 --> 00:35:28,709
- تا شاید بتونم ازش جلوگیری کنم.
- هیستینگز برای تو بی آبرویی سنگینی کرده.
556
00:35:28,751 --> 00:35:30,920
- قطعا دوست داری ببینی که جزاش رو میده.
- نه با جونش.
557
00:35:31,003 --> 00:35:33,422
به اونجا نمیکشه.
دوک شرافتش رو به یاد میاره
558
00:35:33,506 --> 00:35:35,633
وقتی که خودش رو
روبروی یه تپانچه کشنده ببینه.
559
00:35:35,758 --> 00:35:36,926
و اگه به یاد نیاره چی؟
560
00:35:37,051 --> 00:35:40,054
اون ها هم کار نجیب زاده ها رو میکنند
و از تپانچه هاشون شلیک میکنند.
561
00:35:40,138 --> 00:35:43,766
حالا بهشون اجازه بده سر این قضیه مسخره
خودشون به یه نتیجه ای برسند.
562
00:35:43,850 --> 00:35:47,228
میدونی تا حالا چند دفعه این جمله رو شنیدم؟
563
00:35:47,311 --> 00:35:49,021
بذار مردها کارشون رو بکنن
564
00:35:49,063 --> 00:35:52,275
و خودم رو درگیر همچین مسائل مهمی نکنم
565
00:35:52,775 --> 00:35:56,362
مسائلی که آینده من هستند،
خانواده من هستند.
566
00:35:56,821 --> 00:36:00,950
آنتونی انقدر عصبانی هست که نتونه
درست شکلیک کنه، و سایمون هم
خیلی کله شقه که تسلیم بشه.
567
00:36:01,033 --> 00:36:02,451
تو اون ها رو تو باغ ندیدی.
568
00:36:02,535 --> 00:36:04,620
نه، ندیدم،
و هیچ کس دیگه ای هم ندیده.
569
00:36:04,662 --> 00:36:06,789
باید خوشحال باشی که کسی چیزی ندیده.
570
00:36:06,873 --> 00:36:10,835
دافنه، به نظر ناخوش میای؟
تو باغ سرما خوردی؟
571
00:36:11,794 --> 00:36:13,171
فقط، یه نفر دیده.
572
00:36:15,047 --> 00:36:16,257
کریسیدا کاوپر.
573
00:36:17,884 --> 00:36:19,969
کالین، باید بهم بگی.
574
00:36:20,928 --> 00:36:22,096
کجا رفتند؟
575
00:36:35,109 --> 00:36:37,486
دکتر، از حضورتون و
توصیه هایی که کردید تشکر میکنم.
576
00:36:37,570 --> 00:36:38,696
دستمزد من رو آوردید؟
577
00:36:41,490 --> 00:36:44,410
بسیار عالی.
سعی کنید در حضور من نمیرید.
578
00:36:44,535 --> 00:36:47,496
اگه هدف فقط زخمی کردن باشه،
برادرم کجا رو باید هدف بگیره؟
579
00:36:47,580 --> 00:36:50,708
فکر می کنید مهارت هدایت
مسیر یک گلوله متحرک رو دارید؟
580
00:36:50,791 --> 00:36:53,920
در اینصورت شما یا یک دیوانه هستید
و یا بهترین تیرانداز پادشاه.
581
00:36:54,420 --> 00:36:55,421
کدومشون هستید؟
582
00:37:07,850 --> 00:37:09,727
آخرین مطلب رو هم باید بهت بگم.
583
00:37:09,852 --> 00:37:11,729
به اندازه کافی بهم سفارش کردی.
584
00:37:11,854 --> 00:37:14,065
وکیلمون رو ببینم و
از جهیزیه خواهرهامون محافظت کنم.
585
00:37:14,106 --> 00:37:14,982
یه وظیفه دیگه.
586
00:37:15,024 --> 00:37:17,360
در کشوی بالای میزم،
اسم یک خانم رو پیدا خواهی کرد.
587
00:37:18,611 --> 00:37:21,530
اگه من مردم، باید مطمئن بشی
که بهش مقرری میرسه. قسم میخوری؟
588
00:37:22,531 --> 00:37:23,699
- بندیکت، برا...
- قسم میخورم.
589
00:37:33,709 --> 00:37:34,961
- برادر...
- تموم شد.
590
00:37:43,261 --> 00:37:45,763
- چیزی هست که از من بخواید؟
- تمام کارهام مرتبه.
591
00:38:21,382 --> 00:38:24,010
اگه برات مهمه، ازت معذرت میخوام.
592
00:38:24,093 --> 00:38:26,220
عذرخواهیت هیچ ارزشی برام نداره.
593
00:38:47,783 --> 00:38:48,784
حاضر!
594
00:38:48,868 --> 00:38:49,869
حاضر!
595
00:39:22,318 --> 00:39:23,235
دست نگه دارید!
596
00:39:24,111 --> 00:39:24,904
دافنه!
597
00:39:26,113 --> 00:39:27,031
خواهر!
598
00:39:27,531 --> 00:39:29,367
خواهر!
عقب وایسا!
599
00:39:33,412 --> 00:39:34,580
اوه، خدای من.
600
00:39:35,456 --> 00:39:37,583
صدمه دیدی؟
بهم بگو.
601
00:39:37,666 --> 00:39:41,545
خیلی هم خوب هستم،
البته نه به لطف شما احمق ها!
602
00:39:41,587 --> 00:39:43,839
- این چه کار احمقانه ای بود که کردی؟
- این رو کسی میگه که همین الان به من شلیک کرده!
603
00:39:43,881 --> 00:39:45,549
تو با اسبت اومدی وسط دوئل!
604
00:39:46,842 --> 00:39:48,260
باید یه لحظه با دوک صحبت کنم.
605
00:39:48,302 --> 00:39:51,013
- دافنه...
-باید یه لحظه با دوک حرف بزنم.
606
00:39:51,097 --> 00:39:52,181
کوتاهش کنید.
607
00:39:53,974 --> 00:39:56,060
نباید میومدی.
نظرم تغییر نکرده.
608
00:39:56,185 --> 00:39:57,186
باید تغییر کنه.
609
00:39:57,728 --> 00:39:59,563
اگه به خاطر خودت نیست،
پس به خاطر من تغییرش بده.
610
00:40:00,272 --> 00:40:01,690
سایمون، ما رو دیده اند.
611
00:40:02,191 --> 00:40:04,318
کریسیدا کاوپر ما رو توی باغ دیده.
612
00:40:04,443 --> 00:40:05,611
اون میدونه.
613
00:40:05,694 --> 00:40:08,406
حالا دیگه این فقط زندگی تو نیست
که وضعیتش بهم ریخته.
614
00:40:08,906 --> 00:40:11,867
اگه با من ازدواج نکنی،
من نابود خواهم شد.
615
00:40:14,036 --> 00:40:15,413
دافنه، من نمیتونم.
616
00:40:16,455 --> 00:40:17,873
اصلا میشنوی چی میگم؟
617
00:40:18,457 --> 00:40:20,418
یه نفر میدونه ما چی کار کردیم،
618
00:40:20,501 --> 00:40:22,378
کسی که حتما درباره اش حرف میزنه.
619
00:40:24,797 --> 00:40:30,094
چه دلیلی ممکنه داشته باشی که
من رو به شرمساری و ملامت محکوم میکنی؟
620
00:40:31,429 --> 00:40:32,388
آیا واقعا...
621
00:40:33,639 --> 00:40:35,891
واقعا انقدر کم برای من احترام قائلی؟
622
00:40:35,933 --> 00:40:38,602
چون انقدر زیاد برات احترام قائلم
که نمیتونم باهات ازدواج کنم.
623
00:40:42,148 --> 00:40:43,732
میدونم دوستم نداری،
624
00:40:44,608 --> 00:40:46,735
اما هرگز فکر نمیکردم بتونی
من رو تا این حد خوار و ذلیل کنی.
625
00:40:46,819 --> 00:40:47,778
دافنه...
626
00:40:52,533 --> 00:40:54,326
باید بدونی، حتی اگر هم ازدواج میکردیم،
627
00:40:56,954 --> 00:40:58,789
من نمیتونستم تو رو صاحب فرزند بکنم.
628
00:41:00,833 --> 00:41:03,502
مگه آرزو نداشتی مادر بشی؟
629
00:41:04,336 --> 00:41:06,380
که خونه ای پر از عشق و خنده داشته باشی،
630
00:41:06,505 --> 00:41:08,340
مثل همونی که تو کل زندگیت میشناسی؟
631
00:41:10,551 --> 00:41:12,261
تو سزاوار کمتر از این نیستی.
632
00:41:13,345 --> 00:41:16,599
تو سزاوار همه چیزهایی هستی که قلبت میخواد.
633
00:41:17,641 --> 00:41:19,393
اما من نمیتونم برات فراهم کنم،
634
00:41:20,978 --> 00:41:23,355
و حتی نمیتونم ازت بخوام همچین فداکاری بکنی.
635
00:41:23,981 --> 00:41:26,775
لطفا، دافنه،
به خاطر مصلحت خودت هم که شده،
636
00:41:28,235 --> 00:41:29,570
باید کنار بایستی...
637
00:41:30,946 --> 00:41:32,823
و بذاری برادرت کار رو تموم کنه.
638
00:41:34,325 --> 00:41:36,452
باید قبل از اینکه کسی ما رو پیدا کنه
دوئل رو ادامه بدیم.
639
00:41:42,708 --> 00:41:44,293
نیازی نیست دوئل ادامه پیدا کنه.
640
00:41:49,882 --> 00:41:51,884
من و دوک قراره ازدواج کنیم.